قراول رفتن


معنی انگلیسی:
aim, level

لغت نامه دهخدا

قراول رفتن. [ ق َ وُ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) نشانه رفتن. نشانه گرفتن تیر با تفنگ.

فرهنگ فارسی

نشانه رفتن نشانه گرفتن

مترادف ها

take aim (اسم)
قراول رفتن

address (فعل)
مخاطب ساختن، درست کردن، خطاب کردن، نشانی دادن، قراول رفتن، دستور دادن، اداره کردن، عنوان نوشتن، سخن گفتن، متوجه کردن

direct (فعل)
سوق دادن، قراول رفتن، دستور دادن، اداره کردن، نظارت کردن، عطف کردن، متوجه ساختن، امر کردن، هدایت کردن، معطوف داشتن

aim (فعل)
رسیدن، شمردن، دانستن، قراول رفتن، ارزیابی کردن، نایل شدن، به نتیجه رسیدن، قصد داشتن، هدف گیری کردن، نشانه گرفتن

فارسی به عربی

هدف

پیشنهاد کاربران

بپرس