قراقروت
فرهنگ فارسی
( اسم ) ماده نیم جامد تیره رنگی است که در حقیقت جوشانده غلیظ شده آب کشک است و تهیه آن بدین طریق است که ماست را می جوشانندو پس از غلیظ شدن و بقوام آمدن آن را در کیسه ای پارچه یی می ریزند و آبهای تراوش شده از آن را در ظرفی جمع آوری می کنند . سپس آنچه درون کیسه است بصورت گلوله یا بیضی در می آورند و در آفتاب خشک میکنند و قروت و کشک ماستی نامند و آبی که چکیده و در ظرف جمع شده باشد در دیگ می ریزند و قدری شیر با آن می آمیزند و می جوشانند و پس از آنکه قوام گرفت بصورت قرص در می آورند و چون خشک شد شکننده و باصطلاح پوک است و ترشی مطلوب و مطبوعی دارد و آن موسوم است به ترف و آب قروت است . دیگر آنکه دوغ کره گرفته را می جوشانند و چون غلیظ شد در کیسه می ریزند و از ماده جنبی که در کیسه است کشک دوغی می سازند و از چکیده آن پس از جوشانیدن گلوله ها می سازند که سرخ تیره مایل به سیاهی است و ترشی آن تند و زبان گز است و این نوع را قراقروت و ترف سیاه نامند این است که معمول گوسفندداران در حدود طبس است . ترکیب قراقروت بیشتر از اسید لاکتیک و املاح محلول در آب است و ترشی قراقروت نیز به واسطه وجود مقادیر فراوان از همین اسید است قارقروت قره قروت ترپ ترف تلف .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
قراقروت یک واژه ترکی است که به آن در زبان پارسی " تربگ" گویند.