قراضیه

لغت نامه دهخدا

( قراضیة ) قراضیة. [ ق ُ ضی ی َ ] ( ع اِ ) نوعی حلوا است سخت و لزج که آن را مانند قبیطاء سازند با مغز و بی مغز و با قیچی آن را به اندازه یک گلوله یا بزرگتر می برند. ( از بحر الجواهر ).

قراضیة. [ ق ُ ضی ی َ ] ( اِخ ) جایی است و از آن در شعر بشربن ابی خازم یاد شده است آنجا که گوید :
و حل الحی حی بنی سبیع
قراضیة و نحن له اًطار.
برخی آن را قراضبه با باء موحده ضبط کرده اند ولی ابن اعرابی آن را انکار کرده و گوید آن با یاءاست و جایی است معروف. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس