قراشم

لغت نامه دهخدا

قراشم. [ ق َ ش ِ ] ( ع اِ ) کنه کلان جثه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || کنه. ( ناظم الاطباء ). || ج ِ قرشام. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به قرشام شود.

فرهنگ فارسی

کنه کلان جثه جمع قرشام

پیشنهاد کاربران

بپرس