قرارگاه نظامی

جدول کلمات

مقر

پیشنهاد کاربران

گوران. ( اِ ) محل اجتماع لشکر. ( ناظم الاطباء ) ( شعوری ج 2 ص 324 ) . || اطاق اجتماع. || برنج بوداده در تنور. || ج ِ گور. ( ناظم الاطباء ) .
مقر، پادگان، ساخلو

بپرس