قراتلو

لغت نامه دهخدا

قراتلو. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان. واقع در 63000 گزی خاور شوسه همدان به بیجار، موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و سردسیر است. سکنه آن 500 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات دیم ، لبنیات ، انگور، میوه جات و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. تابستان از چورمق اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان مهربان بخش کبودر آهنگ شهرستان همدان در ۶۳ کیلومتری مشرق شوسه همدان - بیجار تپه ماهور و سردسیر ۵٠٠ تن سکنه آب از قنات محصول غلات لبنیات انواع میوه صیفی شغل اهالی زراعت گله داری و قالی بافی است .
دهی است از دهستان مهربان بخش کبود آهنگ شهرستان همدان واقع در ۶۳٠٠٠ گزی خاور شوسه همدان بیجار موقع جغرافیائی آن تپه ماهور و سردسیر است .

پیشنهاد کاربران

قراتلو یعنی سلوار بر اسب سیاه مردمانی بامحبت ارام صبور و باگذشت مهمان نواز وجوانانی تحصیل کرده و خدا بیامرزه چه ادمهای نازنینی که الن نیستن روحشان شاد
روستایی با طبیعت بکر
قره به ترکی یعنی سیاه آت یعنی اسب قراتلو یعنی دارای اسب سیاه یا سوار بر اسب سیاه
این روستا دارای 160 خانوار در حال حاضر است. جز دهستان مهربان سفلی بخش گل تپه شهر کبوترآهنگ استان همدان. دارای فرزندانی تحصیل کرده و باهوش و اکثرا مهاجرت به تهران و همدان همچنین به کشورهای آلمان آمریکا استرالیا ایتالیاژ اپن نموده اند. دارای مرمانی بسیار بافرهنگ مهربان آرام پرتلاش هستند.
...
[مشاهده متن کامل]


بپرس