قراباغ

/qarAbAq/

لغت نامه دهخدا

قراباغ. [ ق َ ] ( اِخ ) شهری است در حد شرقی ایران. ( آنندراج ).

قراباغ. [ ق َ ] ( اِخ ) یکی از بزرگترین کوههای آذربایجان است و در رشته ای قرار داردکه از منتهی الیه شمال شرقی آذربایجان شروع شده و به سواحل جنوبی بحر خزر امتداد مییابد. ارتفاعات کوههای این رشته اغلب 4000 متر و قلل آن همه جا دارای برفهای دائمی است. ( جغرافیای تاریخی غرب ایران ص 24 ).

فرهنگ فارسی

همان شهر [ اران ] مصنفان قدیم است ( قزوینی . یادداشتها ۱۴۱ :۶ )
یکی از بزرگترین کوههای آذربایجان است و در رشته قرار دارد که از منتهی الیه شمال شرقی آذربایجان شروع شده و بسواحل جنوبی بحر خزر امتداد مییابد .

دانشنامه آزاد فارسی

قَراباغ
قَراباغ
قَراباغ
(یا: ناگورنو قراباغ؛ قراباغ کوهستانی) ناحیه ای خودمختار در جنوب غربی جمهوری آذربایجان، با ۴۴۰۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲۰۰هزار نفر جمعیت (۱۹۹۶). ۷۷ درصد از جمعیت آن ارمنی و ۲۳ درصد ترک های آذری اند. این ناحیه سرزمینی کوهستانی، جنگلی، سرسبز، و حاصل خیز بر دامنه های شمالی رشته کوه قراباغ است که خود، انتهای جنوب شرقی کوه های قفقاز کوچک تر به شمار می رود و مناطق شاهومیان، مارتاکرت، عسکران، مارتونی، و شوشی را دربر می گیرد. مرکز این ناحیۀ خودمختار شهر استپاناکرت (خان کندی) و شهر عمده آن شوشی است. میوه، شراب، توتون، پنبه، و ابریشم از محصولات آن است. پرورش گاو و گوسفند در این ناحیه معمول است و اسب قراباغی شهرت دارد. قراباغ تا قرن ۱م، بخشی از کشور آلبانیا بود و آرتساخ نامیده می شد. پس از آن به دست ارامنه افتاد و از مراکز تجمع آنان شد. در قرون ۶ـ۷ق، هزاران چادرنشین ترک، تاتار، و مغول در این محل استقرار یافتند و پس از آن نام آرتساخ به قراباغ تغییر یافت. این ناحیه در دوران صفویه به ایران تعلق گرفت و قاجارهای گنجه و قراباغ از اعضای اصلی اتحادیه قبیله ای قزلباشان بودند و پس از استیلای دولت صفوی بر قراباغ گروه های بزرگی از چادرنشینان ترک اتوزایکی و ایگرمی درت به صفویان پیوستند. در همان روزگار خمسۀ قراباغ تشکیل شد که عنوان پنج حکومت کوچک ارمنی یا ملکان ارمنی قراباغ بود. حکومت این ناحیه تا انقراض صفویه تابع بیگلربیگی گری گنجه بود و پس از قتل نادرشاه در اختیار خوانین طایفه جوانشیر قرار گرفت. این حکومت تا ۱۲۳۸ق/۱۸۲۲م برقرار بود. پناه خان سوم شهر پناه آباد (شوشی) را بنا نهاد و سکۀ پناه آبادی (پنابادی) را ضرب کرد و ابراهیم خلیل خان سوم با مقاومت در برابر آقامحمدخان قاجار مانع از دستیابی او به قراباغ شد. حکومت موروثی قراباغ در زمان خود قدرتمندترین سازمان دولتی در تمام آذربایجان به شمار می آمد و سازمان اداری گسترده و مؤثری داشت. آثار بسیاری از این دوره برجا مانده که برخی از آن ها عبارت اند از شهر شوشی، مسجد جامع شهر شوشی، دیوار بزرگ قلعۀ شوشی، قلعه های بیات، ترناوت، و عسکران، ساختمان های درۀ خزینه و خان باغی، و باغ آغدام. قراباغ در ۱۸۱۳ بر طبق عهدنامۀ گلستان به روسیه واگذار شد و در ۱۸۲۲ به صورت یکی از استان های روسیه درآمد. در پی انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، درگیری میان ارمنیان مسیحی و آذریان مسلمان شدت گرفت که با مداخله دولت جدیدالتأسیس شوروی پایان یافت. در ۱۹۲۳ به منظور جلوگیری از تکرار مجادلات ناحیۀ خودمختار قراباغ تشکیل گردید که وابسته به جمهوری آذربایجان بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس