قرابات. [ ق َ ] ( ع اِ ) ج ِ قرابة. ( ناظم الاطباء ) : من کآمده ام در این خرابات پیوند بریدم از قرابات.نظامی.
قرابات: جمع مونث سالم "قرابه" است به معنی شیشه. عطاملک جوینی در جای دیگر ی از تاریخ جهانگشای لفظ قارورات را به کار برد که آن نیز به معنای شیشه است.نزدیکان+ عکس و لینک