قر و فر
/qerofer/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
واژه قروفر کاملا پارسی است چون در عربی می شود قاروفر در ترکی می شود Karofar این واژه حتی در زبان یا گویش لربختیاری هست که پیشینه این زبان یا گویش پارسی میانه می رسد واژگانی در زبان یا گویش لربختیاری هست صد درصد پارسی اصل هست این واژه یعنی قروفر صد درصد پارسی است.
قِر و فِر: [ اصطلاح در تداول عامه ] آرایش ،
( ( من میمیرم برای مسافرت . دیدن جاها و آدم های تازه . مرجان فقط فکر شوهر و جواهر و این جور چیزهاست "آرزو گفت "نیست خودت کم فکر لباس و قر فری ؟" ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 127. ) )
( ( من میمیرم برای مسافرت . دیدن جاها و آدم های تازه . مرجان فقط فکر شوهر و جواهر و این جور چیزهاست "آرزو گفت "نیست خودت کم فکر لباس و قر فری ؟" ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 127. ) )