( قر آن سرا ی ) ( صفت ) قر آن خوان قاری . قر آن فرو خوردن . ( مصدر ) سوگند بقر آن خوردن : شانی بترک عشق تو سوگند می خورد باور مکن اگر همه قر آن فرو خورد .