قدوه


مترادف قدوه: قسوه، مدل، نمونه، امام، پیشوا، رهبر، مقتدا

لغت نامه دهخدا

( قدوة ) قدوة. [ ق ُ وَ ] ( ع اِ ) پیشوا. قِدَة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرجع. مقتدا :
یکی گفتش ای قدوه راستی
بدین بر چرا نیکوئی خواستی.
سعدی.
|| راه مسلوک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

پیشوا، آنکه باواقتداکنند، آنکه ازاوپیروی کنند
( صفت ) پیشوا مقتدا .

فرهنگ معین

(قُ وِ ) [ ع . قدوة ] (ص . ) پیشوا، مقتدا.

فرهنگ عمید

۱. سرمشق، الگو.
۲. کسی که به او اقتدا کنند، شخصی که از او پیروی کنند، پیشوا.

پیشنهاد کاربران

سرلوحه
سرمشق
الگو
. . . امروز قدوه ملوک دنیا و دستور پادشاهان گیتی شده است
کتاب کلیله و دمنه
قدوَةً : پیشوا ، الگو ، اسوه
اسوه
قُدوِه/مقتدا، رهبر.
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون ساخت جمله با کلمات متناسب استفاده کرد در عبارات زیر برای یادسپاری تلفظ قدوه استفاده شده است.
هدفِ قُدوِه، قُدسِه.

بپرس