قدو
لغت نامه دهخدا
قدو. [ ق ِدْوْ ] ( ع اِ ) اصل که از آن شاخها برآید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( المنجد ). ج ، اقداء. ( المنجد ).
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
اقتداء به معنی پیروی کردن است . قرائت مشهور «اِقْتَدِهْ» به سکونها است و آن هاء سکت میباشد یعنی آن پیامبران کسانیاند که خدا هدایتشان کرده تو از هدایت آنها پیروی کن نمیفرماید از آنها پیروی کن زیرا شریعت آن حضرت ناسخ شرایع گذشته است ولی پیروی از هدایتشان همان هدایت خدائی است در مجمع فرموده: در صبر بر ایذاء قومت از آنها پیروی کن. ولی بهتر است آن را اعم بگیریم. . ما پدرانمان را بر دینی یافتهایم و ما بر آثار آنها پیرویم از این ماده فقط دو کلمه فوق در قرآن مجید آمده است.
اقتداء به معنی پیروی کردن است . قرائت مشهور «اِقْتَدِهْ» به سکونها است و آن هاء سکت میباشد یعنی آن پیامبران کسانیاند که خدا هدایتشان کرده تو از هدایت آنها پیروی کن نمیفرماید از آنها پیروی کن زیرا شریعت آن حضرت ناسخ شرایع گذشته است ولی پیروی از هدایتشان همان هدایت خدائی است در مجمع فرموده: در صبر بر ایذاء قومت از آنها پیروی کن. ولی بهتر است آن را اعم بگیریم. . ما پدرانمان را بر دینی یافتهایم و ما بر آثار آنها پیرویم از این ماده فقط دو کلمه فوق در قرآن مجید آمده است.
wikialkb: ریشه_قدو
پیشنهاد کاربران
قدو= کره الاغ جوان که هنوز توانایی باربری و سواری ندارد.