تجاوز کردن، متجاوز شدن از، تجاوز کردن از، متجاوز بودن، بالغ شدن بر، قدم فراتر نهادن، تخطی کردن از
قدم فراتر نهادن
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
پای از خط بیرون شدن ؛ از حد تجاوز کردن :
پای دلم برون نشد از خط مهر او
نی مهره امید من از ششدر سخاش.
خاقانی.
- پای از خط خود بیرون نهادن ؛ ازحد خویش تجاوز کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
پای دلم برون نشد از خط مهر او
نی مهره امید من از ششدر سخاش.
خاقانی.
- پای از خط خود بیرون نهادن ؛ ازحد خویش تجاوز کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
قدم فراتر نهادن : پیش رفتن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 140 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 140 ) .