قدسیان

لغت نامه دهخدا

قدسیان. [ ق ُ ] ( اِ ) ج ِ قدسی. فرشتگان و صلحاء و اولیأاﷲ و روحانیان. ( آنندراج ) :
صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت
قدسیان گوئی که شعر حافظ از بر میکنند.
حافظ.
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است.
محتشم کاشانی.
رجوع به قدسی شود.

قدسیان. [ ق ُ ]( اِخ ) دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در 71هزارگزی جنوب باختری درمیان سر راه شوسه بیرجند به سهل آباد. دامنه ، معتدل و سکنه آن 84 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آنجا غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و مالداری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مومن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در ۷۱ هزار گزی جنوب باختری درمیان سر راه شوسه بیرجند به سهل آباد دامنه معتدل و سکنه آن ۸۴ تن .

دانشنامه عمومی

قدسیان یک روستا در ایران است که در دهستان نهارجان شهرستان سربیشه واقع شده است.
عکس قدسیان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

منظور روحانیونی بودن که ظاهر نمایی میکردن و شعر حافظ میخوندن.
پیامبران و امامان

بپرس