قدرت و جلال

دانشنامه عمومی

قدرت و جلال ( به انگلیسی: The Power and the Glory ) رمانی اثر گراهام گرین نویسنده انگلیسی است. این رمان در سال ۱۹۴۰ منتشر شده است.
گراهام گرین این کتاب را پس از سفر به مکزیک در سال ۱۹۳۸ نوشت و در آن به وضعیت اسف بار مردم این کشور در زمان اجرای قوانین ضدمذهبی دولت این کشور پرداخت. این اثر که هم در موضوع و هم در محتوا به دفاع از ایمان مسیحی می پردازد در زمره شاهکارهای ادبیات مذهبی غرب قرار می گیرد، هر چند که تشبیه کشیش میخواره و متزلزل داستان به مسیح موجب تقبیح این اثر از سوی کلیسای کاتولیک شد.
گراهام گرین قدرت و جلال را در کنار کنسول افتخاری دو کتاب محبوب خود معرفی کرده و در یکی از مصاحبه هایش اقرار می کند که در میان قهرمانان داستان هایش به کشیش الکلی قدرت و جلال شباهت بیشتری دارد.
این کتاب با نام راه های پیچ در پیچ ( به انگلیسی: The Labyrinthine Ways ) نیز شناخته می شود. در ایران این کتاب با عنوان مسیحای دیگر یهودای دیگر توسط هرمز عبداللهی ترجمه و توسط انتشارات طرح نو چاپ شده است. مقاله ای از بهاءالدین خرمشاهی دربارهٔ این کتاب و نویسنده اش در پایان ترجمه فارسی ضمیمه شده است.
جان کلام داستان قدرت و جلال عبارت است از سرگذشت کشیشی در مکزیک که هم به خاطر کشیش بودنش تحت تعقیب است و هم به جهت اعتیادش به الکل، زیرا حکومت انقلابی با مصرف و قاچاق مشروبات الکلی به شدت مبارزه می کند. کشیش، کشیش کلیسا پسندی هم نیست. زیرا درگذشته پنهانی با زنی روستایی رابطه داشته و یک دختر کوچک نیز ثمره این گناه بزرگ اوست.
هنگامه ترس و تعقیب نمی گذارد او حتی دستی پدرانه بر سر این فرزند بکشد. ایمان کشیش شکسته - بسته است. اما هرگز از بین نمی رود و چه بسیار مراسم مذهبی که برای توده های مردم برگزار می کند.
نمایش ایمان شگفت انگیز نفوذ یافته در اعماق روح مردم که آن را به آرمان های خشک انقلابی ترجیح می دهند از نکات چشمگیر این کتاب است.
مرگ در راه خوبی یا زیبایی، به خاطر وطن یا بچه ها یا یک تمدن، کار بسیار آسانی است. اما برای مردن در راه دودلی و فساد به وجود یک خدا نیاز است. ( ص ۱۳۴ )
• وقتی انسان بتواند چهره زن یا مردی را به دقت در نظر مجسم کند، همیشه می تواند به او احساس ترحم نیز داشته باشد. این صفتی است که با تصویر خدا قرین و همراه است. وقتی انسان خطهای گوشه چشمها و شکل دهان کسی را ببیند و ببیند که موهایش چگونه رشد می کنند، دیگر محال است بتواند به او نفرت داشته باشد. نفرت تنها از کمبود و درماندگی نیروی تخیل سرچشمه می گیرد. ( ص ۱۸۳ )
• امید غریزه ای است که تنها ذهن استدلالی و معقول بشر می تواند آن را از بین ببرد. ( ص ۱۹۷ )
• غریزه مانند حس وظیفه است – آدم آن را به راحتی با وفاداری اشتباه می کند. ( ص ۱۹۸ )
عکس قدرت و جلال
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس