قدرت در حال ظهور یا قدرت نوظهور ( انگلیسی: Emerging power ) کشور یا اتحادیه ای از کشورها است که با افزایش قابل توجهی نفوذ در امور جهانی را تجربه می کند. چنین قدرتی خواهان کسب موقعیت یا نقش قدرتمندتری در روابط بین المللی، چه در منطقه و چه در سطح جهانی داشته باشد و دارای منابع و سطح توسعهٔ کافی در زمینه های لازم که چنین هدف هایی را بالقوه قابل دستیابی می کند، باشد.
... [مشاهده متن کامل]
مفهوم سازی های چندی از اصطلاح «قدرت نوظهور» وجود دارد؛ بنابراین، هیچ روش استاندارد یا روش توافق شده ای برای تصمیم گیری در مورد اینکه کدام کشورها قدرت های نوظهور هستند، وجود ندارد. با این حال ویژگی اساسی یک قدرت در حال ظهور این است که این قدرت یک بازار نوظهور نیز هست زیرا توسعهٔ اقتصادی یک ضرورت و مقدمه ای برای ظهور سیاسی و نظامی است. استدلالی که در این باره صورت گرفته این است که کشوری که می تواند یک قدرت نوظهور باشد، بیش از هر چیز اقتصاد نوظهوری است که فقط پتانسیل یا امید افزایش نفوذ جهانی خود را دارد. این به دلیل وجود چندین عامل محدود کننده است که عمدتاً هفت بعد قدرت دولت را تشکیل می دهند: جغرافیا، جمعیت، اقتصاد، منابع، ارتش، دیپلماسی و هویت ملی. به طور سنتی، فقط قدرت های بزرگ یا ابرقدرت ها در هر هفت بُعد قدرت دولتی موفق بوده اند.
از کشورهای بریکس اغلب به عنوان قدرت های در حال ظهور یاد می شود اما آنها در مراحل مختلف توسعه و درجات مختلف پتانسیل قرار دارند به عنوان مثال، روسیه که زمانی یک ابرقدرت بود، اکنون پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، در برخی از جنبه های قدرت، در حال ظهور دوباره است. چین و هند به عنوان ابرقدرت های بالقوه ظاهر می شوند، در حالی که ظهور برزیل به عنوان یک قدرت بزرگ احتمالی است.
اصطلاح قدرت در حال ظهور غالباً برای اشاره به کشورهای زیر استفاده می شود:
• برزیل
• چین
• اتحادیه اروپا ( ابراتحادیهٔ ملی )
• هند
• مکزیک
• روسیه
هرچند در مورد تعریف دقیق توافقی در مورد آنچه که یک قدرت نوظهور را تشکیل می دهد وجود ندارد اما این اصطلاح گاهی برای کشورهای زیر نیز به کار رفته است:

... [مشاهده متن کامل]
مفهوم سازی های چندی از اصطلاح «قدرت نوظهور» وجود دارد؛ بنابراین، هیچ روش استاندارد یا روش توافق شده ای برای تصمیم گیری در مورد اینکه کدام کشورها قدرت های نوظهور هستند، وجود ندارد. با این حال ویژگی اساسی یک قدرت در حال ظهور این است که این قدرت یک بازار نوظهور نیز هست زیرا توسعهٔ اقتصادی یک ضرورت و مقدمه ای برای ظهور سیاسی و نظامی است. استدلالی که در این باره صورت گرفته این است که کشوری که می تواند یک قدرت نوظهور باشد، بیش از هر چیز اقتصاد نوظهوری است که فقط پتانسیل یا امید افزایش نفوذ جهانی خود را دارد. این به دلیل وجود چندین عامل محدود کننده است که عمدتاً هفت بعد قدرت دولت را تشکیل می دهند: جغرافیا، جمعیت، اقتصاد، منابع، ارتش، دیپلماسی و هویت ملی. به طور سنتی، فقط قدرت های بزرگ یا ابرقدرت ها در هر هفت بُعد قدرت دولتی موفق بوده اند.
از کشورهای بریکس اغلب به عنوان قدرت های در حال ظهور یاد می شود اما آنها در مراحل مختلف توسعه و درجات مختلف پتانسیل قرار دارند به عنوان مثال، روسیه که زمانی یک ابرقدرت بود، اکنون پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، در برخی از جنبه های قدرت، در حال ظهور دوباره است. چین و هند به عنوان ابرقدرت های بالقوه ظاهر می شوند، در حالی که ظهور برزیل به عنوان یک قدرت بزرگ احتمالی است.
اصطلاح قدرت در حال ظهور غالباً برای اشاره به کشورهای زیر استفاده می شود:
• برزیل
• چین
• اتحادیه اروپا ( ابراتحادیهٔ ملی )
• هند
• مکزیک
• روسیه
هرچند در مورد تعریف دقیق توافقی در مورد آنچه که یک قدرت نوظهور را تشکیل می دهد وجود ندارد اما این اصطلاح گاهی برای کشورهای زیر نیز به کار رفته است:
