قدامه
لغت نامه دهخدا
قدامة. [ ق ُ م َ ] ( اِخ ) ابن جرم بن زبان از قضاعه از قحطان و جد جاهلی است. ( از الاعلام زرکلی ج 2 ص 791 ).
قدامة. [ ق ُ م َ ] ( اِخ ) ابن جعفر مکنی به ابوالفرج کاتب بغدادی به گفته یاقوت نصرانی بود و به دست المکتفی باﷲ اسلام آورد. وی یکی از فصحا و بلغا و فلاسفه و در علم منطق زبانزد دانشمندان بود. ابوالفرج بن جوزی مرگ او را به سال 337 هَ. ق. نوشته و صاحب دیوان الاسلام تألیفات ذیل را برای او ذکر کرده است : 1 - کتاب الخراج. این کتاب در لیدن به سال 1892 م. چاپ شده است. 2 - نقدالشعر. این کتاب مشتمل بر بیست باب است از قبیل تشبیه و مبالغه و طباق و جناس. این کتاب در آستانه به سال 1302 هَ. ق. در 89 صفحه به چاپ رسیده است. ( معجم المطبوعات ج 2ستون 1494 و 1495 ). قدامةبن جعفر بغدادی از نویسندگان متقدم و بلغا و فصحائی است که در منطق و فلسفه استاد بوده است. وی در روزگار مکتفی باﷲ خلیفه میزیست و به دست وی اسلام آورد و در بغداد به سال 310 هَ. ق. ( = 922 م. ) وفات کرد. تألیفاتی دارد، از جمله : 1 - السیاسة. 2 - البلدان. 3 - زهرالربیع در اخبار و تاریخ. 4 - نزهةالقلوب. ( از اعلام زرکلی ج 2 ص 792 ).
قدامة. [ ق َ م َ] ( اِخ ) ابن حنظله از صحابیان است. ( منتهی الارب ).
قدامة. [ ق ُ م َ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ از صحابیان است. ( منتهی الارب ).
قدامة. [ ق ُ م َ ] ( اِخ ) ابن مالک از صحابیان است.
قدامة. [ ق ُ م َ ] ( اِخ ) ابن مظعون بن حبیب جمحی قرشی از صحابیان است که در جنگهای بدر واحد و خندق و سایر مشاهد با رسول خدا ( ص ) بوده و در زمان عمربن خطاب بر بحرین حکومت کرده است. وی به سال 36 هَ. ق. ( = 656 م. ) وفات یافت. رجوع به نوی ج 2 ص 60 والاصابة ج 3 ص 228 و الاعلام زرکلی ج 2 ص 796 شود.
قدامة. [ ق ُ م َ] ( اِخ ) ابن ملحان از صحابیان است. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
ابن ملحان از صحابیان است
پیشنهاد کاربران
قدامه : نامی عربی به معنای پیشوای که از صف اول عقب نمی ماند.