ای دل از هر کسی مجوی وفا
کز همه نی بُنی نخیزد قد.
خاقانی.
میوه دل نیشکر خدشان گلبن جان نارون قدشان.
نظامی.
و بدین معنی از فارسی بیشتر به تخفیف ( دال ) استعمال شود. فتنه زای ، فتنه خیز، دلکش ، دلارای ، دلجوی ، دل فریب ، رعنا، سرکش ، شوخی پناه ، محشرپناه ، جامه زیب ، موزون ، کشیده ، افراخته ، بلند، مستطیل ، نازک ، نازآفرین ، چست ، چالاک ، جلوه ساز، خمیده ، خم خورده ، خم شده ، خم گشته ، دوتا، چوگانی و سبک جولان از صفات آن است و نخل ، نهال ، سرو، شمشاد، عرعر، سدره ، نیشکر، چوب چینی ، گل پیاده ، تیر، خدنگ ، سنان ، عصا، مصرع ، شعله ، مینا و الف از تشبیهات آن است. ( آنندراج ) : آه است که دادم به دل زار و دگر هیچ
کردم الف قدّ تو تکرار و دگر هیچ.
سراج ( از آنندراج ).
وصف قدت به الف چون کنم ای آب حیات که الف ساکن و قد تو بود خوش حرکات.
؟ ( از آنندراج ).
چشم دو جهان واله آن قامت رعناست خوش حلقه ربائی است قد همچو سنانش.
صائب ( از آنندراج ).
بر بیاض چشم دارم مصرع قدّ ترارتبت طبع بلند از انتخابم روشن است.
زمانای مشهور ( از آنندراج ).
چو شعله قدت آهنگ پیچ و تاب کندکمر ز بیم گسستن میان خوف و رجاست.
فطرت ( از آنندراج ).
خلد از رخ تو شکفته تر نیست با قدّ تو سدره آن قدر نیست.
ظهوری ( از آنندراج ).
این قوم که خسّت است سرمایه ٔشان در بخل نموده آز پیرایه ٔشان
دزدند به خویش قد که هنگام خرام بیشتر بخوانید ...