قحط الرجال
/qahtorrejAl/
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
قحط الرجال: همتای پارسی این همساخته ی عربی، این است:
نسراهشناس nasrāhŝenās
نس ( اوستایی: فقدان )
راهشناس ( دری )
نظامی در هفت پیکر: غایت اندیش بود و راهشناس.
نسراهشناس nasrāhŝenās
نس ( اوستایی: فقدان )
راهشناس ( دری )
نظامی در هفت پیکر: غایت اندیش بود و راهشناس.
"گم مردی" به معنای روزگاری که در اون مردان تو گویی که گم و ناپیدا هستند از این جهت گمان می کنم نیم بند ( عبارت ) " گم مردی" که رساتر و درست تر از واژه ی اخلاقی" نامردی" هست برابر نهاد درست و دقیقی برای واژه ی قحط الرجال باشه
قحط الرجال یعنی نبود انسانهای کاردان وفهمیده برای کاری و در این بین در این کشور مقامات مدنی وسیاسی بیشترین قحط الرجالی وجود دارد اگر چنین نبود که این همه گرفتاری در این کشور وجود نداشت
خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود . نادر شاه افشار
... [مشاهده متن کامل]
چند سال از زمان نادر میگذرد اما غیر اینه که همچنان گرفتاریم
اگر هر چند صد سال خدا نابغه ای به این مردم بدهد باز با نخبه کشی اتش به اینده خود میزنندبعد به سر کله خود میزنند ومیگن غلط کردیم خوب یکبار غلط نکنید نمیشود؟؟
نمونه اش خود نادر مردم در اخر با او چه کردند؟؟؟؟؟
خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود . نادر شاه افشار
... [مشاهده متن کامل]
چند سال از زمان نادر میگذرد اما غیر اینه که همچنان گرفتاریم
اگر هر چند صد سال خدا نابغه ای به این مردم بدهد باز با نخبه کشی اتش به اینده خود میزنندبعد به سر کله خود میزنند ومیگن غلط کردیم خوب یکبار غلط نکنید نمیشود؟؟
نمونه اش خود نادر مردم در اخر با او چه کردند؟؟؟؟؟
آدم قحطیه مگه ! ، قحط الرجاله مگه !