قتیری
لغت نامه دهخدا
قتیری. [ ق َ ری ی ] ( اِخ ) حبیب بن شهید مکنی به ابومروان مولای عقبةبن نجره از راویان است. وی از حنش صنعانی روایت کند واز او یزیدبن ابوحبیب و جعفربن ربیعه روایت دارند. او به سال 109 هَ. ق. وفات یافت. ( انساب سمعانی ).
قتیری. [ ق َ ری ی ] ( اِخ ) حسن بن علا از محدثان است. وی از عبدالصمدبن حسان روایت کند و سلیمان بن اسرائیل خجندی از او روایت دارد. ( انساب سمعانی ).
قتیری. [ ق َ ری ی ] ( اِخ ) محمدبن روح مصری از محدثان است. ابن ماکولا گوید: وی از ابن وهب و ابومرزوق روایت دارد. ( سمعانی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید