قتل کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) کشتن .

پیشنهاد کاربران

شُکُردن
بخون اندر شدن ؛ قاتل شدن. موجب خون و قتل شدن :
گرایدونکه گفتار من بشنوی
بخون فراوان کس اندر شوی.
فردوسی.