آرین گلشنی ( درگذشته ۱۳۷۶ خورشیدی ) دختر ایرانی ۹ ساله ای بود که بر اثر شدت ضربه های برادر ناتنی و پدرش کشته شد. پس از جدایی والدین، بر خلاف تلاش های مادرش برای اثبات بی صلاحیتی پدر به دلیل پیشینه اعتیاد به مواد مخدر دادگاه حضانت او را به پدرش داد. آرین از سن ۷ سالگی با پدرش زندگی می کرد و دو سال بعد، او در سن ۹ سالگی در خانه نامادری اش بر اثر شکنجه های پدر و نابرادری به بیمارستان منتقل شد و همان شب جان داد.
... [مشاهده متن کامل]
شیرین عبادی که در آن زمان وکالت مادر آرین را به عهده گرفته بود، خواستار تغییر قوانین مربوط به حضانت در ایران شد و خون بهای آرین گلشنی را «تغییر قوانین مربوط به حضانت» دانست. این پرونده بازتاب رسانه ای گسترده ای داشت. کودک آزاری در ایران معاصر اولین بار توجه جامعه را با ماجرای مرگ آرین گلشنی به خود جلب کرد و درخواست ها برای تغییر قانون حضانت و تصویب قانونی علیه کودک آزاری بیشتر مطرح شد. حدود سه سال بعد از این رخداد، سال ۱۳۸۱، کودک آزاری به موجب قانون، جرمی عمومی شناخته شد.
آرین آنقدر شکنجه شده بود که چهار ساله به نظر می آمد. انگار پس از ۱۰۰ بار ضرب و جرح و شکنجه و سوختگی جان سپرده باشد.
زمانی که آرین ۳ ساله بود دادگاه به درخواست پدر آرین، به موجب ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی ( مرد هرگاه بخواهد، می تواند زنش را طلاق دهد ) ، حکم جدایی والدین را صادر می کند. دادگاه، با وجود سابقه اعتیاد و سو مصرف مواد مخدر، حضانت آرمان ۴ ساله ( برادر تنی آرین ) را به پدر و حضانت آرین را تا سن ۷ سالگی به مادر می دهد.
در روز حادثه «رامین»، برادر ۱۷ ساله و ناتنی آرین، او را با لگد زده و آرین از پله ها پرت می شود و پدر او به علت حال خراب آرین با اورژانس تماس می گیرند، آرین همان روز در بیمارستان مفید بستری شد و چند ساعت بعد درگذشت. تا زمان تشکیل دادگاه و احضار برادر ناتنی و پدر به عنوان مظنونان ارتکاب جرم، جسد کودک در سردخانه پزشکی قانونی تهران باقی ماند.
شیرین عبادی پس از اینکه در «ماهنامه زنان» ماجرای قتل را خواند با مادر آرین تماس گرفته و وکالت او را پذیرفت. عبادی یک مراسم ختم در تهران برای آرین برپا کرد تا آگاهی عمومی را دربارهٔ حقوق کودکان و محکومیت کودک آزاری افزایش دهد.
در جریان دادگاه پدر و نامادری او به بد رفتاری با آرین متهم شدند. نامادری آرین گفت که پدرش او را کتک می زده و با وجود شکستگی دست آرین ( ۴۰ روز قبل از مرگ ) او را به درمانگاه نبرده است. در گزارش پزشکی قانونی ۶۷ رد سوختگی بر پیکر آرین گزارش شده بود و آثار شکنجه بر بدن آرمان، برادر تنی آرین، هم مشاهده شد. در روال دادرسی مشخص شد پدر آرین به او گرسنگی می داده و او را از رفتن به مدرسه منع کرده بود.
... [مشاهده متن کامل]
شیرین عبادی که در آن زمان وکالت مادر آرین را به عهده گرفته بود، خواستار تغییر قوانین مربوط به حضانت در ایران شد و خون بهای آرین گلشنی را «تغییر قوانین مربوط به حضانت» دانست. این پرونده بازتاب رسانه ای گسترده ای داشت. کودک آزاری در ایران معاصر اولین بار توجه جامعه را با ماجرای مرگ آرین گلشنی به خود جلب کرد و درخواست ها برای تغییر قانون حضانت و تصویب قانونی علیه کودک آزاری بیشتر مطرح شد. حدود سه سال بعد از این رخداد، سال ۱۳۸۱، کودک آزاری به موجب قانون، جرمی عمومی شناخته شد.
آرین آنقدر شکنجه شده بود که چهار ساله به نظر می آمد. انگار پس از ۱۰۰ بار ضرب و جرح و شکنجه و سوختگی جان سپرده باشد.
زمانی که آرین ۳ ساله بود دادگاه به درخواست پدر آرین، به موجب ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی ( مرد هرگاه بخواهد، می تواند زنش را طلاق دهد ) ، حکم جدایی والدین را صادر می کند. دادگاه، با وجود سابقه اعتیاد و سو مصرف مواد مخدر، حضانت آرمان ۴ ساله ( برادر تنی آرین ) را به پدر و حضانت آرین را تا سن ۷ سالگی به مادر می دهد.
در روز حادثه «رامین»، برادر ۱۷ ساله و ناتنی آرین، او را با لگد زده و آرین از پله ها پرت می شود و پدر او به علت حال خراب آرین با اورژانس تماس می گیرند، آرین همان روز در بیمارستان مفید بستری شد و چند ساعت بعد درگذشت. تا زمان تشکیل دادگاه و احضار برادر ناتنی و پدر به عنوان مظنونان ارتکاب جرم، جسد کودک در سردخانه پزشکی قانونی تهران باقی ماند.
شیرین عبادی پس از اینکه در «ماهنامه زنان» ماجرای قتل را خواند با مادر آرین تماس گرفته و وکالت او را پذیرفت. عبادی یک مراسم ختم در تهران برای آرین برپا کرد تا آگاهی عمومی را دربارهٔ حقوق کودکان و محکومیت کودک آزاری افزایش دهد.
در جریان دادگاه پدر و نامادری او به بد رفتاری با آرین متهم شدند. نامادری آرین گفت که پدرش او را کتک می زده و با وجود شکستگی دست آرین ( ۴۰ روز قبل از مرگ ) او را به درمانگاه نبرده است. در گزارش پزشکی قانونی ۶۷ رد سوختگی بر پیکر آرین گزارش شده بود و آثار شکنجه بر بدن آرمان، برادر تنی آرین، هم مشاهده شد. در روال دادرسی مشخص شد پدر آرین به او گرسنگی می داده و او را از رفتن به مدرسه منع کرده بود.