قتقو

لغت نامه دهخدا

قتقو. [ ق ُ ت ُ ] ( اِخ ) قنقو. قیقو. قوتوقو.وی از امیران لشکر چنگیزخان بود. چنگیزخان قوتوقو نویان ( شیکی قوتوقو ) را با چند امیر دیگر با سی هزار مرد به محافظت راه غزنین و غرجستان و زابل و کابل بدان حدود فرستاده بود تا آن نواحی را به قدر امکان مسخر کنند و نیز قراول باشند تا خویشتن و پسرش تولوی خان به فتح ممالک خراسان از سر فراغت مشغول توانند بود.( جامعالتواریخ چ برزین ج 3 ص 119 - 120 بنقل محمد قزوینی در حاشیه تاریخ جهانگشای جوینی چ لیدن ص 130 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس