خواری بردن. [ خوا / خا ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) تحمل خواری کردن. قبول پستی کردن. ( یادداشت مؤلف ) :یکی را چو من دل بدست کسیگرو بود و می برد خواری بسی. سعدی ( گلستان ) .+ عکس و لینک