قبلا

/qablan/

مترادف قبلا: پیش ازاین، سابقاً

متضاد قبلا: بعداً

برابر پارسی: پیشاپیش، از پیش، پیشتر، پیش از این

معنی انگلیسی:
already, before, formerly, once, previously, since

لغت نامه دهخدا

( قبلاً ) قبلاً. [ ق َ لَن ْ ] ( ع ق ) پیش از این. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَلَفَ: قبلاً انجام داده
معنی یَبَساً: محلی را گویند که قبلا آب در آن بوده و سپس خشک شده است
معنی جَهَّزَهُم: مجهّزشان کرد (جهازهر متاع و یا چیزی است که قبلا تهیه شود ، و تجهیز به معنای حمل این متاع و یا فرستادن آن است )
معنی وَارِثِ: وارث - ارث برنده (ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او، ملک او به دیگری منتقل شده)
معنی وَارِثِینَ: وارثان - ارث برندگان(ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده)
معنی تَخَوُّفٍ: جای گیری ترس در دل (در آیه منظورعذابی است که با سابقه ترس فرا رسد ، و قبلا نشانههایش برسد)
معنی یُعِیدُ: باز می گرداند - بر می گرداند ("إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ"یعنی خدای تعالی هم برای اولین بار چیزی را پدید می آورد و هم چیزی را که قبلاً پدید آورده و از بین رفته را دوباره بر می گرداند)
معنی یُورِثُهَا: آن را به میراث می دهد- آن را به ارث می دهد (ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده)
معنی یَرِثُ: به میراث ببرد - ارث ببرد(ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده)
معنی یَرِثُنِی: از من ارث ببرد (ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده)
معنی یَرِثُهَا: آن را به میراث می برند -آن را ارث می برند(ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده)
معنی یُبْدِئُ: به وجود می آورد - باعث بوجود آمدن (چیزی) برای اولین بار می گردد - پدید می آورد("إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ"یعنی خدای تعالی هم برای اولین بار چیزی را پدید می آورد و هم چیزی را که قبلاً پدید آورده و از بین رفته را دوباره بر می گرداند)
معنی مَا یُبْدِئُ: به وجود نمی آورد - باعث بوجود آمدن (چیزی) برای اولین بار نمی گردد(منظور از عبارت "قُلْ جَاءَ ﭐلْحَقُّ ومَا یُبْدِئُ ﭐلْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ "این است که :بعد از آمدن حق ، باطل امر جدیدی را اظهار نمیکند ، و امر باطلی که قبلا اظهار کرده و باطل شده ، با...
معنی مَا یُعِیدُ: بر نمی گرداند (منظور از عبارت "قُلْ جَاءَ ﭐلْحَقُّ ومَا یُبْدِئُ ﭐلْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ "این است که :بعد از آمدن حق ، باطل امر جدیدی را اظهار نمیکند ، و امر باطلی که قبلا اظهار کرده و باطل شده ، بار دیگر اظهار و اعاده نمیکند ، و این تعبیر کنایه است...
معنی مَا یُلَقَّاهَا: آن نمییابند (از لقاء و ملاقات به معنای روبرو شدن و برخورد دو چیز با یکدیگر است ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ادراک به حس مانند : تمنون الموت من قبل ان تلقوه - آرزوی مرگ میکنید قبلا از آنکه آن را ملاقات نمایید ، و اد...
ریشه کلمه:
قبل (۲۹۴ بار)

«قُبُلاً» از مادّه «قَبْل» به معنای رو به رو و مقابل است، این احتمال نیز هست که «قُبُلاً» جمع «قبیل» بوده باشد، یعنی گروه گروه فرشتگان و مردگان و... در برابر آنها حاضر شوند.

مترادف ها

heretofore (قید)
قبلا، پیش از این، تا کنون، سابقا، تا این وقت

beforehand (قید)
جلو، پیش، قبلا، پیشاپیش، مقدم بر

already (قید)
قبلا، پیش از این

formerly (قید)
قبلا، سابق، پیشتر، سابقا

erstwhile (قید)
قبلا، سابقا

erst (قید)
قبلا، سابقا

supra (قید)
بعلاوه، قبلا، بفوق مراجعه شود

فارسی به عربی

ادناه , سابقا

پیشنهاد کاربران

مقابل بعدا ، زمان اول
در نخست ؛قبلاً. سابقاً. در قدیم :
یکی داستان زد گَوی در نخست
که پرمایه آنکس که دشمن بجست.
فردوسی.
in times past
سابق بر این
روزگارِ پیشتر
وطن پریش تر از روزگار پیش ترم
هنوز می روم و نام دیگرم سفر است
علیرضا کیانی
پیشتر، پیش ازین
متواضع. . کوچک یاافتاده
پیش از این
پیشاپیش

بپرس