قبل منقل

/qoblomanqal/

معنی انگلیسی:
outfit

فرهنگ فارسی

( اسم ) اسباب و اثاثه ( که بر ستور بار کنند ) : آنکه اولاف خری زاول زده آنکه او بر خر قبل منقل زده . ( بهار ۲۱۸ : ۲ )

فرهنگ معین

(قُ بُ مَ قَ ) (اِمر. ) اسباب و اثاثه (که بر ستور بار کنند. )

فرهنگ عمید

اسباب، اثاث، و لوازم پخت وپز که بر ستور بار کنند و به جایی ببرند.

پیشنهاد کاربران

قبل با قاف و با . ضمه دار. بمعنی وسایل منقل.
ظرفی از چرم مانند کیسه برای اسباب چای و دود و دم، امثال قلیان و وافور.
در گویش عامیانه بجای خرت و پرت گفته میشه.

بپرس