قبر و دفن

لغت نامه دهخدا

قبر و دفن. [ ق َ رُ دَ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) عمل به خاک سپردن مرده. دفن کردن مرده را. به خاک سپردن میت. || مؤلف قاموس کتاب مقدس ذیل این کلمه چنین نویسد: بدان که یهود و پیشینیان را شیوه این بود که خویشان چشمهای میت را فروپوشانند و بهم آورند ( سفر پیدایش 46:4 ) و بر او زاری کنند. ( یوئیل 11:19 و 31 و 33 ) و همواره چند روزی پس از به خاک سپردن همچنین کنند و ایشان هم تن را شسته ( کتاب اعمال رسولان 9:37 ) آن را با کتان کفن نموده سر را نیز با دستمالی می پیچیدند. ( یوئیل 20:7 ). و بسیار از اوقات هر یک از اطراف بدن را مخصوصاً به وضعی خاص می بستند. ( یوئیل 11:44 ). و در مصر هر یک از دست و پا را با رسنی مخصوص همی بستند ولی یهود بدن را تدهین نموده آن را به عطرها و بوهای خوش می پیچیدند. ( کتاب مرقس 16:1 و لوقا 24:1 و یوئیل 19:40 ). در کتاب مقدس وارد است که آسا را در دخمه ای که از عطریات و انواع حنوط که به صنعت عطاران ساخته شده بودند گذاشتند ( کتاب دوم تواریخ ایام 16:14 ) لکن البته این حنوطاز برای مصریان معروف نبود و نظر به حرارت هوا و شریعت موسوی که مس میت ممنوع و دخول بر آن اطاقی که میت در آنجا است نجس می بود بدان لحاظ پس از گذشتن چند ساعت از مرگ به خاک می سپردند اما چون بدن یعقوب بطورحنوط اهل مصر حنوط شده بود از آن رو اسرائیلیان او را با خود آورده در مغاره مکفیله به خاک سپردند و فعلاً هم در آنجا موجود و باقی است. ( سفر پیدایش 50:2 و 7 و 13 ). و همچنین تن یوسف را همان طور حنوط کرده بودند و در تابوتی گذارده ( سفر پیدایش 50:25 ) بدان واسطه اسرائیلیان در وقت خروج از مصر جسد آن جناب را نیز با خود بردند و چون اراضی کنعان به تصرف بنی اسرائیل درآمد جسد وی را در آن قطعه زمینی که یعقوب از بنی حمور خریداری نمود دفن کردند. ( صحیفه یوشع 24:32 ). و هم عادت بر این استقرار یافته بود که جمیع خویشان و دوستان عقب نعش می افتادند ( دوم سموئیل 3:12 ) و نوحه سرایانی را که از برای نوحه گری اجیر می نمودند با آنها می بردند. ( کتاب جامعه 12:5 و کتاب ارمیا 9:17 وعاموس 5:16 و انجیل متی 9:22 ). و یهود را قبرها و قبرستان مخصوص بود ( سفر پیدایش 23:4 و 50:13 و سفر داوران 8:32 و 16:31 و دوم سموئیل 2:32 و 21:14 ) و قبرهای عمومی بود ( کتاب دوم پادشاهان 23:6 ارمیا 26:23 )و غالب قبرهای مخصوص در باغستانها ( دوم پادشاهان 21:18 و 26 یوئیل 19:41 ) یا در مزارع ( سفر پیدایش 23:11 ) یا در مغاره های کوه ( کتاب دوم پادشاهان 23:16 و 17 ) یا در سنگ ها بود. ( کتاب اشعیا 22:16 و 17 ). واگذاشتن بدن بدون دفن عار و رسوائی محسوب بود ( کتاب اول سموئیل 17:44 و 46 و کتاب دوم پادشاهان 9:10 و ارمیا22:19 ) و همچنین بیرون آوردن استخوان اموات از قبرهای ایشان از جمله مقاصد سخیفه محسوب بود. ( کتاب ارمیا 8:1 و 2 ). و حضرت ایوب قبر را «خانه ای که برای همه زندگان معین است » مینامد ( ایوب 30:23 ) و سلیمان در کتاب جامعه آن را «خانه جاودانی » نامیده است ( کتاب جامعه 12:5 ) چونکه قبرستانها عموماً مکانهای خلوت و خالی و دور از آبادی بود علیهذا دیوانگان در آن مأوی میگزیدند. ( کتاب متی 8:28 ). و بعضی از پادشاهان و بزرگان را در داخل حصار شهر دفن مینمودند ( کتاب اول سموئل 25:9 و 28:3 و کتاب دوم پادشاهان 21:18 و کتاب دوم تواریخ ایام 16:14 و 24:16 و 33:20 و نحمیا 3:16 ) و در بعضی از اوقات در دور گورستان درختها غرس مینمودند. ( سفر پیدایش 23:17 و اول سموئیل 31:13 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

عمل بخاک سپردن مرده دفن کردن مرده را .

پیشنهاد کاربران

بپرس