قبا بستن. [ ب َت َ ] ( مص مرکب ) حاضر و آماده کار شدن : به کردار کله داران چون نوش قبا بستند بکران قصب پوش.نظامی.بستن قبا به خدمت سالار وشهریارامیدوارتر که گنه در عبا کنیم.سعدی.