قایم مقام

/qAyemmaqAm/

مترادف قایم مقام: جانشین، خلیفه، مباشر، نایب، نماینده، وارث، وکیل

برابر پارسی: جانشین

لغت نامه دهخدا

قایم مقام. [ی ِ م َ ] ( اِ مرکب ) جانشین. رجوع به قائم مقام شود.

فرهنگ فارسی

عنوان دو تن از وزیران قاجاریه
۱ - جانشین نایب مناب : چون طاهر وفات یافت ابو علی در مدینه قائم مقام او شد . ۲ - وزیراعظم نخست وزیر .

فرهنگ معین

( ~ . مَ ) [ ع . قائم مقام ] (اِمر. ) جانشین .

پیشنهاد کاربران

بپرس