قایِمْ باشَک، بازی
(در تداول: قایم موشک؛ نیز: قایُم شُدنک) از بازی های گروهی کودکانه. اعضای این بازی یک «گرگ» و چند «بره» هستند که در مناطق مختلف به شیوه های گوناگون انجام می گیرد. در شکل معمول آن، بازیکنان، که تعدادشان نامحدود است، پشک (← پشک_انداختن) می اندازند تا کسی را که باید به اصطلاح «چشم بگذارد» (گرگ) مشخص کنند. گرگ، رو به دیوار یا درخت یا تیر برق، در حالی که ساعد خود را افقی بر دیوار تکیه داده و صورتش را، با چشمان بسته، میان آن پنهان کرده است، ده بی سی ... می کند و به «صد» که می رسد چشم باز می کند و در پی دیگر بازیکنانی (بره هایی) می گردد که در این فرصت خود را جایی نهان کرده اند. اگر گرگ زودتر از بازیکنی که مخفیگاهش را یافته است بدود، به محلِ چشم گذاشتن برسد، دستِ خود را به نقطۀ قرار بزند و عبارت مهملۀ «سُک سُک» یا «ساک ساک» را ادا کند، آن بازیکن (بره) می سوزد و این بار باید بازیکنِ سوخته گرگ شود و بازی را ادامه دهد. روایتِ هانری ماسه از این بازی در معتقدات و آداب ایرانی آمده است.
(در تداول: قایم موشک؛ نیز: قایُم شُدنک) از بازی های گروهی کودکانه. اعضای این بازی یک «گرگ» و چند «بره» هستند که در مناطق مختلف به شیوه های گوناگون انجام می گیرد. در شکل معمول آن، بازیکنان، که تعدادشان نامحدود است، پشک (← پشک_انداختن) می اندازند تا کسی را که باید به اصطلاح «چشم بگذارد» (گرگ) مشخص کنند. گرگ، رو به دیوار یا درخت یا تیر برق، در حالی که ساعد خود را افقی بر دیوار تکیه داده و صورتش را، با چشمان بسته، میان آن پنهان کرده است، ده بی سی ... می کند و به «صد» که می رسد چشم باز می کند و در پی دیگر بازیکنانی (بره هایی) می گردد که در این فرصت خود را جایی نهان کرده اند. اگر گرگ زودتر از بازیکنی که مخفیگاهش را یافته است بدود، به محلِ چشم گذاشتن برسد، دستِ خود را به نقطۀ قرار بزند و عبارت مهملۀ «سُک سُک» یا «ساک ساک» را ادا کند، آن بازیکن (بره) می سوزد و این بار باید بازیکنِ سوخته گرگ شود و بازی را ادامه دهد. روایتِ هانری ماسه از این بازی در معتقدات و آداب ایرانی آمده است.
wikijoo: قایم_باشک،_بازی