قایل
/qAyel/
مترادف قایل: سخنگو، صحبت کننده، گویا، گوینده، معترف، معتقد، مقر
برابر پارسی: دربرگیرنده، دارنده، دارا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - گوینده سخن سخنگو ۲ - گوینده شعر ۳ - اقرار کننده بخطای خود ۴ - معتقد بچیزی : قایل بتعدد آلهه قایل بخلائ جمع : قایلین ( قائلین ) .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
همانگونه در بالا آمده، در لغت نامه دهخدا قائل از مخرج قول ( سخن گفتن و سخن ) ، در مثال زیر از معنای گوینده:
قَالَ قَآئِلٌ مَّنْهُمْ لاَ تَقْتُلُواْ یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَةِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ( آیه 10 سوره یوسف )
... [مشاهده متن کامل]
گوینده اى از آنان گفت:: یوسف را نکشید، اگر می خواهید کاری بر ضد او انجام دهید، وی را در مخفی گاه آن چاه اندازید، که برخی رهگذران او را برگیرند [و با خود ببرند!!]
قَالَ قَآئِلٌ مَّنْهُمْ لاَ تَقْتُلُواْ یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَةِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ( آیه 10 سوره یوسف )
... [مشاهده متن کامل]
گوینده اى از آنان گفت:: یوسف را نکشید، اگر می خواهید کاری بر ضد او انجام دهید، وی را در مخفی گاه آن چاه اندازید، که برخی رهگذران او را برگیرند [و با خود ببرند!!]
گوینده سخن
سخنگو
اعلام کننده
بیان کننده
قایل این بانگ ناید در نظر
لیک دل بشناخت قایل را ز اثر
✏ �مولانا�
سخنگو
اعلام کننده
بیان کننده
قایل این بانگ ناید در نظر
لیک دل بشناخت قایل را ز اثر
✏ �مولانا�