قایل
/qAyel/
مترادف قایل: سخنگو، صحبت کننده، گویا، گوینده، معترف، معتقد، مقر
برابر پارسی: دربرگیرنده، دارنده، دارا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - گوینده سخن سخنگو ۲ - گوینده شعر ۳ - اقرار کننده بخطای خود ۴ - معتقد بچیزی : قایل بتعدد آلهه قایل بخلائ جمع : قایلین ( قائلین ) .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
گوینده سخن
سخنگو
اعلام کننده
بیان کننده
قایل این بانگ ناید در نظر
لیک دل بشناخت قایل را ز اثر
✏ �مولانا�
سخنگو
اعلام کننده
بیان کننده
قایل این بانگ ناید در نظر
لیک دل بشناخت قایل را ز اثر
✏ �مولانا�