قاپاق
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
ترکی پلک = قاپاق
تورکی پلک = قاپاق
قاپاق ( تورکی ) = ۱. پلک چشم ( کیپریک = مژه ) ۲. درپوش ( ظرف ) ۳. کاسه و کشکک زانو
قاش قاباغین ساللادی : ابرو و پلکش را پایین انداخت ، ناراحت شد .
تورکی پلک = قاپاق
قاپاق ( تورکی ) = ۱. پلک چشم ( کیپریک = مژه ) ۲. درپوش ( ظرف ) ۳. کاسه و کشکک زانو
قاش قاباغین ساللادی : ابرو و پلکش را پایین انداخت ، ناراحت شد .
قاپاق ( تورکی ) = ۱. پلک چشم ( کیپریک = مژه ) ۲. درپوش ( ظرف ) ۳. کاسه و کشکک زانو
قاش قاباغین ساللادی : ابرو و پلکش را پایین انداخت ، ناراحت شد .
قاش قاباغین ساللادی : ابرو و پلکش را پایین انداخت ، ناراحت شد .
قاپاق از کلمه قاپِه گرفته شده ، قاپِه به معنی درب یا دروازه است ، کلمه قاپاق از نظر محل جغرافیایی به معنی گذرگاه یا دروازه است و چون در گذشته راه عبور بجنورد - اسفراین از این محل عبور میکرده و این محل
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یک منزلگاه برای مسافرین بوده و به جهت وجود دره سیاه خانه که بنا به کتاب تاریخی"ایالت خراسان" نوشته مک گرگر ، به جهت بارش برف و یخچال برف ، فقط سه ماه از سال باز بوده ، لذا این منزلگاه اهمیت ویژه ای داشته است که در جنوب این محل در فاصله کمتر از یک کیلومتر تپه باستانی "امام قوراقه" قراردارد که اشیاء بدست آمده از این محل و وجود لوله های سفالین حکایت از قدمت آن دارد