قانون گرشام در اقتصاد، یک اصل پولی است که بیان می کند «پول بد، پول خوب را از گردش می اندازد» به عنوان مثال، اگر دو شکل پول کالایی در گردش باشد که توسط قانون پذیرفته شود که دارای ارزش اسمی مشابهی است، کالای با ارزش تر به تدریج از گردونه خارج می شود. این قانون در درجه اول برای بررسی و کاربرد در بازارهای ارز استفاده می شود. قانون گرشام در ابتدا مبتنی بر ترکیب سکه های معدنی و ارزش فلزات گرانبهای به کار رفته در آنها بود. با این حال، از زمان رها کردن استانداردهای ارزی فلزی، این تئوری برای ثبات نسبی ارزش ارزهای مختلف در بازارهای جهانی به کار گرفته شده است. قانون گرشام سرچشمه مشاهده آثار تأمین ارزهای فلزی بود، اما در دنیای پول کاغذی و الکترونیکی امروز نیز صدق می کند. در صورت عدم وجود قوانین مناقصه حقوقی به طور مؤثر، مانند بحران های بیش از حد آلودگی یا بازارهای بین المللی کالا و ارز، قانون گرشام برعکس عمل می کند این قانون در سال ۱۸۶۰ توسط هنری دوینک مک لئود، پس از سر توماس گرشام ( ۱۵۱۹–۱۵۱۹ ) ، که یک سرمایه دار انگلیسی در دوران سلسله تودور بود، نامگذاری شد. با این حال، خود این مفهوم قبلاً توسط دیگران بیان شده بود، از جمله آریستوفان در نمایشنامه «قورباغه ها»، که مربوط به اواخر قرن ۵ قبل از میلاد، در قرن ۱۴ توسط نیکول اورسم ق. ۱۳۵۰، در رساله خود در باب خاستگاه، طبیعت، قانون و تغییر پول، و توسط فقها و مورخان المکریزی ( ۱۳۶۴–۱۴۴۲ ) در امپراتوری مملوک؛ و در ۱۵۱۹ توسط نیکلاس کوپرنیک در رساله ای به نام نظریه مرکزیت کوپرنیک به همین دلیل، گاه به عنوان قانون گرشام - کوپرنیک شناخته می شود.
... [مشاهده متن کامل]
طبق قانون گرشام، «پول خوب» پولی است که تفاوت کمی بین ارزش اسمی آن ( ارزش چهره سکه ) و ارزش کالای آن ( ارزش فلزی که از آن ساخته شده است، که اغلب فلزات گرانبها، نیکل یا مس است ) نشان می دهد. در صورت عدم وجود قوانین مناقصه قانونی، پول سکه فلزی آزادانه با مقداری بالاتر از ارزش بازار شمش ارز مبادله می شود. این ممکن است در سکه های شمش مانند برگ افرا طلای کانادا، کروگراند آفریقای جنوبی، عقاب طلای آمریکایی یا حتی ماریا ترزا تالر نقره ای ( اتریش ) و لیبرتاد ( مکزیک ) مشاهده شود. سکه های این نوع از خلوص شناخته شده ای بوده و به راحتی قابل دستکاری هستند. مردم تجارت بیشتر روی سکه ها را ترجیح می دهند نه در تکه های ناشناس فلز گرانبها، بنابراین ارزش بیشتری را به سکه های با وزن برابر نسبت می دهند.
... [مشاهده متن کامل]
طبق قانون گرشام، «پول خوب» پولی است که تفاوت کمی بین ارزش اسمی آن ( ارزش چهره سکه ) و ارزش کالای آن ( ارزش فلزی که از آن ساخته شده است، که اغلب فلزات گرانبها، نیکل یا مس است ) نشان می دهد. در صورت عدم وجود قوانین مناقصه قانونی، پول سکه فلزی آزادانه با مقداری بالاتر از ارزش بازار شمش ارز مبادله می شود. این ممکن است در سکه های شمش مانند برگ افرا طلای کانادا، کروگراند آفریقای جنوبی، عقاب طلای آمریکایی یا حتی ماریا ترزا تالر نقره ای ( اتریش ) و لیبرتاد ( مکزیک ) مشاهده شود. سکه های این نوع از خلوص شناخته شده ای بوده و به راحتی قابل دستکاری هستند. مردم تجارت بیشتر روی سکه ها را ترجیح می دهند نه در تکه های ناشناس فلز گرانبها، بنابراین ارزش بیشتری را به سکه های با وزن برابر نسبت می دهند.