قانون گذار

/qAnungozAr/

برابر پارسی: آیین گذار

معنی انگلیسی:
lawgiver, lawmaker, legislator

لغت نامه دهخدا

قانون گذار. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) آنکه قانون وضع کند. مقنن.

فرهنگ فارسی

آنکه قانون وضع کند مقنن : منظور قانون گذار از این ماده است است که ...
قانون گذارنده، آنکه قانون وضع کند، مقنن

فرهنگ معین

(گُ ) [ معر - فا. ] (ص فا. ) آن که قانون وضع کند، مقنن .

فرهنگ عمید

قانون گذارنده، آن که قانون وضع کند، مُقَنِّن.

مترادف ها

legislator (اسم)
مقنن، قانون گذار

legislative (صفت)
قانون گذار

فارسی به عربی

تشریعی , مشرع

پیشنهاد کاربران

مُقَنِّن
مقنن
مجلس
قانون گذار چگونه است قانون گزار

بپرس