قانون طبیعی یا قانون طبیعت ( به لاتین: lex naturalis ) سامانه ای از قوانین است که طبیعی انگاشته می شوند و در نتیجه جهان گسترند.
به طور کلاسیک، قانون طبیعی به استفاده از خرد برای تحلیل طبیعت آدمی ( فردی و اجتماعی ) و گرفتن قوانین الزام آور اخلاقی از آن ها گفته می شد. قانون طبیعی معمولاً در مقابل قانون مثبت یک حزب سیاسی، اجتماعی یا دولت ملت قرار می گیرد. از این جهت منتقد حقوق اثباتی در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، در نظریه حقوقی تفسیر حقوق اثباتی نیازمند ارجاع به قانون طبیعی است. در این درک از قانون طبیعی، قانون طبیعی می تواند برای انتقاد از تصمیمات قضایی در آنچه قانونی هست یا نه یا انتقاد از تفسیر خود قانون مورد استفاده قرار گیرد. برخی محققان قانون طبیعی را برابر عدالت طبیعی یا حقوق طبیعی دانسته اند، درحالیکه برخی دیگر میان قانون طبیعی و حقوق طبیعی تفاوت می گذارند.
... [مشاهده متن کامل]
با وجود اینکه قانون طبیعی معمولاً با کامن لا تلفیق شده است، ایندو متفاوتند زیرا قانون طبیعی این دیدگاه است که برخی حقوق و ارزش ها ذاتی اند یا به صورت جهان گستر به خاطر خرد آدمی یا طبیعت آدمی قابل شناختند. درحالیکه کامن لا یک سنت حقوقی است که در آن یک سری قوانین و ارزش ها به واسطه به رسمیت شناختن شدن قضایی شناخته شده اند. با این حال نظریه های قانون طبیعی تأثیر زیادی روی رشد کامن لا انگلیسی گذاشته اند، و در فلسفه کسانی چون تامس آکویناس، فرانسیسکو سوارز، ریچارد هوکر، تامس هابس، هوگو گروتیوس، ساموئل فون پوفندورف، جان لاک، فرانسیس هاتچسون، ژان ژاک بورلاماک و امریخ د واتل به چشم می خورند. به خاطر ارتباط قانون طبیعی با حقوق بشر، به عنوان بخشی در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا و قانون اساسی ایالات متحده آمریکا و همچنین اعلامیه حقوق انسان و شهروند ذکر شده است.
در زمان حاضر مفهوم قانون طبیعی به مفهوم حقوق طبیعی نزدیک است. در واقع بسیاری از فیلسوفان، نظریه پرداز حقوق و محققان از قانون طبیعی به طور مترادف با حقوق طبیعی ( لاتین: ius naturale ) یا عدالت طبیعی استفاده می کنند. در حالی که دیگران بین قانون طبیعی و حق طبیعی تفاوت می گذارند.
به دلیل تقاطع قانون طبیعی با حقوق طبیعی، قانون طبیعی به عنوان جزء کلیدی اعلامیهٔ استقلال ایالات متحدهٔ آمریکا ( ۱۷۷۶ ) ، اعلامیه حقوق بشر و شهروند ( ۱۷۸۹ ) فرانسه، اعلامیه جهانی حقوق بشر ( ۱۹۴۸ ) مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و همچنین کنوانسیون اروپایی حقوق بشر ( ۱۹۵۳ ) اتحادیه اروپا. بکار گرفته شده است.
به طور کلاسیک، قانون طبیعی به استفاده از خرد برای تحلیل طبیعت آدمی ( فردی و اجتماعی ) و گرفتن قوانین الزام آور اخلاقی از آن ها گفته می شد. قانون طبیعی معمولاً در مقابل قانون مثبت یک حزب سیاسی، اجتماعی یا دولت ملت قرار می گیرد. از این جهت منتقد حقوق اثباتی در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، در نظریه حقوقی تفسیر حقوق اثباتی نیازمند ارجاع به قانون طبیعی است. در این درک از قانون طبیعی، قانون طبیعی می تواند برای انتقاد از تصمیمات قضایی در آنچه قانونی هست یا نه یا انتقاد از تفسیر خود قانون مورد استفاده قرار گیرد. برخی محققان قانون طبیعی را برابر عدالت طبیعی یا حقوق طبیعی دانسته اند، درحالیکه برخی دیگر میان قانون طبیعی و حقوق طبیعی تفاوت می گذارند.
... [مشاهده متن کامل]
با وجود اینکه قانون طبیعی معمولاً با کامن لا تلفیق شده است، ایندو متفاوتند زیرا قانون طبیعی این دیدگاه است که برخی حقوق و ارزش ها ذاتی اند یا به صورت جهان گستر به خاطر خرد آدمی یا طبیعت آدمی قابل شناختند. درحالیکه کامن لا یک سنت حقوقی است که در آن یک سری قوانین و ارزش ها به واسطه به رسمیت شناختن شدن قضایی شناخته شده اند. با این حال نظریه های قانون طبیعی تأثیر زیادی روی رشد کامن لا انگلیسی گذاشته اند، و در فلسفه کسانی چون تامس آکویناس، فرانسیسکو سوارز، ریچارد هوکر، تامس هابس، هوگو گروتیوس، ساموئل فون پوفندورف، جان لاک، فرانسیس هاتچسون، ژان ژاک بورلاماک و امریخ د واتل به چشم می خورند. به خاطر ارتباط قانون طبیعی با حقوق بشر، به عنوان بخشی در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا و قانون اساسی ایالات متحده آمریکا و همچنین اعلامیه حقوق انسان و شهروند ذکر شده است.
در زمان حاضر مفهوم قانون طبیعی به مفهوم حقوق طبیعی نزدیک است. در واقع بسیاری از فیلسوفان، نظریه پرداز حقوق و محققان از قانون طبیعی به طور مترادف با حقوق طبیعی ( لاتین: ius naturale ) یا عدالت طبیعی استفاده می کنند. در حالی که دیگران بین قانون طبیعی و حق طبیعی تفاوت می گذارند.
به دلیل تقاطع قانون طبیعی با حقوق طبیعی، قانون طبیعی به عنوان جزء کلیدی اعلامیهٔ استقلال ایالات متحدهٔ آمریکا ( ۱۷۷۶ ) ، اعلامیه حقوق بشر و شهروند ( ۱۷۸۹ ) فرانسه، اعلامیه جهانی حقوق بشر ( ۱۹۴۸ ) مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و همچنین کنوانسیون اروپایی حقوق بشر ( ۱۹۵۳ ) اتحادیه اروپا. بکار گرفته شده است.
این دو واژه عربی است و پارسی آنها این است:
دارمَن ( سنسکریت: دْهارمَن )
دارمَن ( سنسکریت: دْهارمَن )