قامه
لغت نامه دهخدا
قامه.[ م َ ] ( ترکی ، اِ ) خنجر کلان گرجی. ( ناظم الاطباء ).
قامه. [ م َ ] ( اِخ ) نام کوهی است در نجد. ( معجم البلدان ج 7 ).
فرهنگ فارسی
نام کوهی است در نجد .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
قامه ( Crankarm ) : [ قطعات دوچرخه ] قامه چپ برای انتقال نیرو از پنجه رکاب چپ به میل توپ تنه به کار می رود و از قامه راست برای انتقال نیرو از میل توپ و قامه راست به طبق ها استفاده می شود.