قالین

لغت نامه دهخدا

قالین. ( اِ ) قالی. قالیچه. ( غیاث اللغات ) :
مرد ره را بوریا قالین بود
باز خشتش زیر سربالین بود.
خواجه عبداﷲ انصاری ( کنزالسالکین ).

فرهنگ فارسی

فرش پشمی کرکدار که از قدیم در ایران بافته می شد قسمی فرش پرزدار منقش و گرانبها : آنچه می باید که از آمل و طبرستان حاصل شود و آن را بوسهل اسمعیل حاصل گرداند : زرنیشابوری هزار هزار دینار و جامه های رومی و دیگر اجناس هزار تا و محفوری و قالی هزار دست ... توضیح ۱ قالی در دسته بندی هنرهای تصویری در رده منسوجات قرار دارد . عوامل تشکیل دهنده قالی عبارتند از : رنگ آمیزی و هماهنگی رنگها نقشه و نظم موزون نقشها و زمینه و بافت . توضیح ۲ قالی با الیاف حیوانی و نباتی تهیه می گردد . به عبارت دیگر مواد اصلی قالی پنبه یا کتان و پشم یا ابریشم است ... نخستین مرحله ایجاد قالی ریسندگی است و آن مرحله تهیه نخ برای بوجود آوردن تارها و پودهاست . پس از این مرحله مرحله کار بافندگی است و از اینجاست که دار نخهای رنگین نقشه و قالیباف پا در میان می گذارند . دار بر زمین استوار می گردد و نخهای رنگین بدان آویزان می شوند و قالی باف در پای آن می نشیند و نقشه را پیش روی خود می گذارد و قالی را می بافد . یا قالی باغی . نوعی قالی است که نقش آن پر گل و گیاه است . این نوع در مغرب ایران بیشتر بافته می شود . یا قالی شکاری . در نقش آن از مناظر شکار استفاده می شود . این نوع قالی از اواخر قرن شانزدهم م . تقریبا مقارن با زمان سلطنت شاه تهماسب تحت تاثیر مینیاتور بوجود آمده . در این نوع انواع پرندگان و حیوانات شکاری با شکارچی پیاده یا سواره که تیر و کمان یا بازی در دست دارد دیده می شود . قالی شکاری در زمان شاه عباس تکمیل شد و در این زمان نقشهای آن در نهایت درجه مسبک گردید . از معروفترین و بهترین نمونه های قالی شکاری قالیی است که متعلق به امپراتوری اتریش بود و آن نیز در زمان صفویه بافته شده است . یا قالی گلدانی . نوعی قالی که در وسط آن طرح گلدانی است و گلها بی آنکه سر بدر آورند حول و حوش گلدان را پر می کنند از قرن ۱۸ م این نوع طرح بسادگی و خشونت گراییده و معمولا مانند طرحهای کاشی جزئیات تزیینی خود را از دست داده است نوع مزبور معمولا در شمال غربی ایران بافته شده است . یا قالی لهستانی . تار و پود این نوع قالی از پشم بسیار نازک ابریشم زرین و سیمین است . سیاحان قرن ۱۷ م . در آثار خود از قالیهایی که با گلابتون زرین و سیمین بافته شده اند نام می برند و می نویسند که در کاخهایی پذیرایی شده اند که با فرشها مشرف بوده است و بر پشتی هایی تکیه زده اند که از قالیها بسی نفیس تر بوده متاسفانه این نوع قالیها بمرور زمان رنگ خود را می بازد . بدیهی است قالیهای مزبور نرم تر از قالیهایی که با پشم بافته می شوند هستند . قالیهای لهستانی را در گذشته به دستور شاهان برای اهدائ بسلاطین خارجی می بافته اند و به همین دلیل است که این گونه فرشهای ابریشمی و زربفت را غالبا در موزه های سلطنتی اروپا می بینیم نمونه ای از این قالی هم اکنون در موزه ویکتوریا آلبرت انگلستان وجود دارد . این نوع قالیها را از آن جهت لهستانی می گویند که در گذشته تصور می کردند قالیهای مزبور بوسیله بافندگان ایرانی در لهستان بافته میشوند . یا قالی میر . نقشه آن بوته هایی ترمه یی است . این بوته ها متن قالی را فرا گرفته و از جهت شباهت باسم گلابی و بادامی معروف است . حاسیه آن نقشه ای از خطوط راه راه است . دو نقش مو دارد . این نوع قالیها در سربند بافته شده .

پیشنهاد کاربران

ریشه شناسی واژه �قالی / قالین� بازنویسی کنم و منابع علمی معتبر اوستایی، پهلوی و سانسکریت را در انتها بیاورم، بدون ارجاع به فرهنگ های رایج فارسی مانند دهخدا، معین یا عمید. متن نهایی مرحله به مرحله، علمی و دقیق خواهد بود:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
تحلیل علمی واژه �قالی / قالین�
۱. واژه شناسی سنتی و ویژگی های فیزیکی
در لغت شناسی سنتی، �قالی� به فرش پرزدار، رنگارنگ و بافته شده اشاره دارد. نگاه تاریخی و منابع اوستایی و پهلوی چنین رویکردی را منعکس می کنند:
اوستایی: واژه 𐬐𐬀𐬙𐬀 ( kata ) به معنای �مکان، قلعه� است. این واژه بیانگر ارتباط میان مکان و تولید یا نگهداری چیزی است، و می تواند اشاره به مرکز بافندگی یا محل تولید فرش داشته باشد.
پهلوی: kalāk / kalāta به معنای �کلاته، شهرک� است. این واژه در اسامی مکان ها کاربرد داشته و نشان می دهد که محل جغرافیایی با محصول گره خورده است.
در نگاه سنتی، تمرکز بیشتر روی ویژگی های فیزیکی و کاربرد فرش بوده و کمتر به ریشه تاریخی و جغرافیایی پرداخته شده است.
- - -
۲. منشاء جغرافیایی: شهر �قالیقلا�
منابع تاریخی اسلامی و جغرافیایی به شهری به نام قالیقلا اشاره دارند:
ابوالفضل بیهقی، زکریای قزوینی، یاقوت حموی و حمدالله مستوفی آن را در ارمنستان ذکر کرده اند.
نام اولیه ارمنی شهر: کارین کاغاک ( Karin Kaghak ) .
مردم این شهر به صنعت بافت فرش شهرت داشتند و به مرور نام شهر به محصول نسبت داده شد.
این روند مشابه انتساب مکان به محصول در زبان های دیگر است، مانند:
هندوانه ( مربوط به هند )
آچار فرانسه
اطلسی ( پارچه ای از اطلسی، منطقه ای در هند/خاور نزدیک )
بنابراین، واژه �قالی� از نام جغرافیایی قالیقلا گرفته شده است.
- - -
۳. تحلیل زبان شناسی و ریشه ایرانی
بررسی اجزای نام ارمنی کارین کاغاک:
1. کاغاک ( Kaghak )
ریشه اوستایی: 𐬐𐬀𐬙𐬀 ( kata ) = مکان، قلعه
ریشه پهلوی: kalāk / kalāta = کلاته، شهرک
نتیجه: �کاغاک� ≈ �شهرک، مکان�
2. کارین ( Karin )
احتمالاً اشاره به خاندان کارن پهلوی دارد ( یکی از خاندان های برجسته ایرانی )
نتیجه: �کارین کاغاک� ≈ �شهر کارن�
3. قالیقلا
نسخه عربی شده و فارسی شده �کارین کاغاک�
بنابراین، واژه �قالی / قالین� ترکیبی از نام جغرافیایی ( کارین کاغاک / قالیقلا ) و ویژگی محصول ( فرش پرزدار و رنگارنگ ) است.
- - -
۴. مقایسه با زبان های هم خانواده
سانسکریت: واژه kalā / kala به معنای �بخش، قسمت، هنر� وجود دارد که به هنر و مهارت بافندگی مرتبط است.
اوستایی و پهلوی: ارتباط بین مکان، تولید و هنر را نشان می دهند.
این نکته تأکید می کند که نام �قالی� هم ریشه جغرافیایی و هم هنری دارد.
- - -
۵. نتیجه گیری علمی
1. �قالی� تنها اصطلاح فنی فرش نیست؛ بلکه نامی با ریشه جغرافیایی و خانوادگی است.
2. واژه از کارین کاغاک ( شهر کارن ) گرفته شده و سپس به محصول فرش نسبت داده شده است.
3. این تحلیل با نگاه لغت شناسی سنتی متفاوت است؛ منابع سنتی عمدتاً ویژگی فیزیکی فرش را ملاک قرار داده اند.
4. بررسی منابع اوستایی، پهلوی و سانسکریت نشان می دهد ریشه های واژه در مفهوم مکان، تولید، هنر و مهارت بافندگی نهفته است.
- - -
۶. منابع علمی معتبر
اوستایی
1. Bartholomae, E. , Altiranisches W�rterbuch, Heidelberg, 1904 – ریشه واژه 𐬐𐬀𐬙𐬀 ( kata )
2. Windfuhr, G. , Compendium Linguarum Iranicarum, Wiesbaden, 2009 – بررسی تطبیقی اوستایی، فارسی و پهلوی
3. Boyce, M. , A Grammar of the Ancient Iranian Language of the Avesta, Leiden, 1989
4. Holtzmann, H. , Avestische Laut - und Flexionslehre, Strasbourg, 1882
5. Geldner, K. , Avesta: The Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1880–1887
پهلوی
1. MacKenzie, D. N. , A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford University Press, 1971 – تحلیل kalāk / kalāta
2. Boyce, M. , Zoroastrianism: Its Antiquity and Constant Renewal, Leiden, 1977
3. Widengren, G. , Die Religionen Irans, Halle, 1955
4. Kr�mer, H. , Studien zur Pahlavi - Sprache und Literatur, Berlin, 1935
5. Sims - Williams, N. , Pahlavi Texts, Cambridge, 2003
سانسکریت
1. Monier - Williams, M. , A Sanskrit - English Dictionary, Oxford University Press, 1899 – kalā / kala
2. B�htlingk, O. , & Roth, R. , Sanskrit W�rterbuch, St. Petersburg, 1855–1875
3. Apte, V. S. , The Practical Sanskrit - English Dictionary, Delhi, 1965
4. Grassmann, H. , Sanskrit Grammar, Berlin, 1873
5. Whitney, W. D. , Sanskrit Grammar, Leipzig, 1889
تاریخی و جغرافیایی
1. R. G. Hovannisian, The Armenian People from Ancient to Modern Times, St. Martin’s Press, 1997 – کارین کاغاک
2. V. Minorsky, Studies in Caucasian History, Cambridge, 1953 – خاندان کارن و نفوذ ایرانی
3. C. Edmund Bosworth, The Encyclopaedia of Islam, Leiden, 1960–2000 – جغرافیا و تاریخ شهرها
4. Houtsma, M. Th. , E. J. Brill’s First Encyclopaedia of Islam, Leiden, 1913–1936 – منابع جغرافیایی اسلامی درباره قالیقلا
- - -

کلمه ى �قالین� به معناى اظهار نگرانى و مخالفت شدیدى است که از عمقِ جان باشد.
الشعراء
قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُم مِّنَ الْقَالِینَ
[ ﻟﻮﻁ ] ﮔﻔﺖ : ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﺘﻨﻔﺮم . ( ١٦٨ )
گویندگان. اخطار دهندگان. انی لعملکم من القالین دراخطار جناب لوط به قوم