لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - کلاه ترکان از پوست که پشم آن را باز نکرده باشند ۲ - کاسه ایست فلزی که معمولا از ورشو است و آن را در وسط چرخ اتومبیل روی مهره های وصل کننده چرخ ببدنه ماشین نصب کنند . یا دور قالپاق . نواریست معمولا از ورشو یا پلاستیک در حاشیه خارجی قالپاق نصب کنند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. کلاه پوستی.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
قالپاق صفحه گردی است که جنبه تزیینی داشته و بخش مرکزی چرخ را پوشش می دهد. خودروهایی که دارای رینگ فولادی هستند دارای قالپاق های بزرگ و آنهایی که دارای رینگ های آلیاژی هستند دارای قالپاق های به مراتب کوچکتر هستند. این کلمه از زبان ترکی آذربایجانی به معنی در قابلمه گرفته شده است که دلیل آن نیز شباهت ظاهری آنهاست. اصلی ترین طراحی قالپاق توسط دایملر و بوش بوده است.
قالپاق ها انواع مختلفی دارند که اصلی ترین آنها قالپاق اسپرت و فابریک می باشد و قالپاق های اسپرت در رنگ ها و طرح های مختلف به خودرو زیبایی بیشتری می دهند.
جنس قالپاق ها از قدیم تا کنون تغییر زیادی کرده است و به سمت سبک تر و مقاوم تر شدن رفته اند. قالپاق ها غالباً دارای نماد شرکت یا برندی در وسط خود هستند که به زیبایی آنها می افزاید.
قالپاق ها بسته به اندازهٔ رینگ فولادی اندازه های متفاوتی دارند به طور مثال رینگ های فولادی ۱۳ اینچ برای ماشین هایی همچون پراید و تیبا استفاده می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفقالپاق ها انواع مختلفی دارند که اصلی ترین آنها قالپاق اسپرت و فابریک می باشد و قالپاق های اسپرت در رنگ ها و طرح های مختلف به خودرو زیبایی بیشتری می دهند.
جنس قالپاق ها از قدیم تا کنون تغییر زیادی کرده است و به سمت سبک تر و مقاوم تر شدن رفته اند. قالپاق ها غالباً دارای نماد شرکت یا برندی در وسط خود هستند که به زیبایی آنها می افزاید.
قالپاق ها بسته به اندازهٔ رینگ فولادی اندازه های متفاوتی دارند به طور مثال رینگ های فولادی ۱۳ اینچ برای ماشین هایی همچون پراید و تیبا استفاده می شود.
wiki: قالپاق
پیشنهاد کاربران
آقا مجمد عزیز
میشه چند تا جمله یا کلمه آذری بفرمایین ما که آشنا نیستیم به آذری مندراوردی ساخت پهلوی
شما بفرمایین بگین
ما هم یاد بگیریم
یکم به آموخته هایمان اضافه بشه
میشه چند تا جمله یا کلمه آذری بفرمایین ما که آشنا نیستیم به آذری مندراوردی ساخت پهلوی
شما بفرمایین بگین
ما هم یاد بگیریم
یکم به آموخته هایمان اضافه بشه
قالپاق یا قره قالپاق یک قوم ترک مغول تبار در ازبکستان هستند.
سرزمین خودمختار اونها هم اسمش قالپاقستان!
دوستان میتونن گوگل کنن به هر زبانی که عشق شون کشید !
از اونجایی که ترکان سلجوقی مردمانی مغولتبار بودن در دوران سلسله سلجوقیان قزاق
... [مشاهده متن کامل]
کلمات ترکی اغوزی زیادی وارد فارسی شده که یکیش همین کلمه قالپاق!
همچنین ترک بودن با ترک زبان بودن دو مبحث متفاوت!
ترک نژادها مردمانی زردپوست در آسیای میانه آلتای هستن که
امروزه این مغول تباران در ترکستان چین، تاجیکستان، شمال افغانستان،
قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، تورکمنستان، شمال خراسان، ترکمن صحرای ایران
پخش شدند و زبان سلسله سلجوقی این مردمان در ایران با فارسی ترکیب شده
و زبان ترکی آذری و قشقایی پدید اومده!
واژه قالپاق در اصل متعلق به قوم قالپاق یا قره قالپاق که اینها جنگجویان سپاه سلجوقی بودن!
ممکن امروزه در قابلمه یا درپوش چرخ ماشین گفته بشه، ولی ممکن برای اونها به معنی سپر باشه!
دوستانی که این کلمات از زبان پهلوی ریشه یابی کردند درست میگن چون زبان ترکی اغوزی و ترکی قبچاقی و ترکی کرلوکی
زبان عشایر زردپوست اطراف دریاچه آرال قزاقستان تا ترکستان چین بوده که پس از اسلام زبان اینها با عربی و پارسی میانه پهلوی
دگرگون شده و کلمات تلفظشون و نوشتار شون عوض شده و دلیل اصلیش هم حکومت اسلامی سلاجقه بوده که باعث شدند
ترکی عشایری قزاقها و قرقیزها به دیگر نقاط خاورمیانه و مدیترانه منتقل بشه!
سرزمین خودمختار اونها هم اسمش قالپاقستان!
دوستان میتونن گوگل کنن به هر زبانی که عشق شون کشید !
از اونجایی که ترکان سلجوقی مردمانی مغولتبار بودن در دوران سلسله سلجوقیان قزاق
... [مشاهده متن کامل]
کلمات ترکی اغوزی زیادی وارد فارسی شده که یکیش همین کلمه قالپاق!
همچنین ترک بودن با ترک زبان بودن دو مبحث متفاوت!
ترک نژادها مردمانی زردپوست در آسیای میانه آلتای هستن که
امروزه این مغول تباران در ترکستان چین، تاجیکستان، شمال افغانستان،
قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، تورکمنستان، شمال خراسان، ترکمن صحرای ایران
پخش شدند و زبان سلسله سلجوقی این مردمان در ایران با فارسی ترکیب شده
و زبان ترکی آذری و قشقایی پدید اومده!
واژه قالپاق در اصل متعلق به قوم قالپاق یا قره قالپاق که اینها جنگجویان سپاه سلجوقی بودن!
ممکن امروزه در قابلمه یا درپوش چرخ ماشین گفته بشه، ولی ممکن برای اونها به معنی سپر باشه!
دوستانی که این کلمات از زبان پهلوی ریشه یابی کردند درست میگن چون زبان ترکی اغوزی و ترکی قبچاقی و ترکی کرلوکی
زبان عشایر زردپوست اطراف دریاچه آرال قزاقستان تا ترکستان چین بوده که پس از اسلام زبان اینها با عربی و پارسی میانه پهلوی
دگرگون شده و کلمات تلفظشون و نوشتار شون عوض شده و دلیل اصلیش هم حکومت اسلامی سلاجقه بوده که باعث شدند
ترکی عشایری قزاقها و قرقیزها به دیگر نقاط خاورمیانه و مدیترانه منتقل بشه!
قالپاق یا قره قالپاق یک قوم ترک مغول تبار در ازبکستان هستند.
سرزمین خودمختار اونها هم اسمش قالپاقستان!
دوستان میتونن گوگل کنن به هر زبانی که عشق شون کشید !
از اونجایی که ترکان سلجوقی مردمانی مغولتبار بودن در دوران سلسله سلجوقیان قزاق
... [مشاهده متن کامل]
کلمات ترکی اغوزی زیادی وارد فارسی شده که یکیش همین کلمه قالپاق!
همچنین ترک بودن با ترک زبان بودن دو مبحث متفاوت!
ترک نژادها مردمانی زردپوست در آسیای میانه آلتای هستن که
امروزه این مغول تباران در ترکستان چین، تاجیکستان، شمال افغانستان،
قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، تورکمنستان، شمال خراسان، ترکمن صحرای ایران
پخش شدند و زبان سلسله سلجوقی این مردمان در ایران با فارسی ترکیب شده
و زبان ترکی آذری و قشقایی پدید اومده!
واژه قالپاق در اصل متعلق به قوم قالپاق یا قره قالپاق که اینها جنگجویان سپاه سلجوقی بودن!
ممکن امروزه در قابلمه یا درپوش چرخ ماشین گفته بشه، ولی ممکن برای اونها به معنی سپر باشه!
سرزمین خودمختار اونها هم اسمش قالپاقستان!
دوستان میتونن گوگل کنن به هر زبانی که عشق شون کشید !
از اونجایی که ترکان سلجوقی مردمانی مغولتبار بودن در دوران سلسله سلجوقیان قزاق
... [مشاهده متن کامل]
کلمات ترکی اغوزی زیادی وارد فارسی شده که یکیش همین کلمه قالپاق!
همچنین ترک بودن با ترک زبان بودن دو مبحث متفاوت!
ترک نژادها مردمانی زردپوست در آسیای میانه آلتای هستن که
امروزه این مغول تباران در ترکستان چین، تاجیکستان، شمال افغانستان،
قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، تورکمنستان، شمال خراسان، ترکمن صحرای ایران
پخش شدند و زبان سلسله سلجوقی این مردمان در ایران با فارسی ترکیب شده
و زبان ترکی آذری و قشقایی پدید اومده!
واژه قالپاق در اصل متعلق به قوم قالپاق یا قره قالپاق که اینها جنگجویان سپاه سلجوقی بودن!
ممکن امروزه در قابلمه یا درپوش چرخ ماشین گفته بشه، ولی ممکن برای اونها به معنی سپر باشه!
بنظرم خیلی ها مشکل تورک ستیزی دارند نه ریشه یابی کلمات. حتی یک بچه ده ساله هم میتونه تشخیص بده قالپاق کلمه ترکی هست. ولی دوستانمان حاضرند به اقای دهخدا و عمید انگ بیسوادی بزنند تا اینکه حقایق رو بگویند.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
همچنین در جواب دوستمان که میگویند احتمالا قالپاق تغیر یافته و قاپاق هست باید عرض کنم اینها دو کلمه متفاوت هستند
قالپاق همونجور که دهخدا هم گفته کلمه ترکی هست و به پوشش روی تایر قالپاق گفته میشود. نوعی کلاه ترکی
اینارو پ
کالپیگا اوردی خب به معنی زیور
کاپیگانو؟ اینا چی شوخی میکنی؟
اوزگل قالپاق یه نوع کلاه هست این قوم کلا از بیخ نفهمه
کالپیگا اوردی خب به معنی زیور
کاپیگانو؟ اینا چی شوخی میکنی؟
اوزگل قالپاق یه نوع کلاه هست این قوم کلا از بیخ نفهمه
سلام. کالپ همان قلب است به ترکی و اق یعنی سفید وچونکه تایر مشکیست ووسط ان سفید ترکان به ان فالپاق یا قلب سفید تایر گفته اند
واژه قالپاق یک واژه کاملا پارسی است. چون در ترکی می کلپاگ این یعنی قالپاق صد درصد پارسی است.
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
... [مشاهده متن کامل]
rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند
trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
... [مشاهده متن کامل]
rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند
trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی
باسپاس از سرکار فرتاش برای واکنش🙏
نوشته بودید که:
*اگر شما بتوانید "معنا"یِ آن را به من بگویید، . . . *
راستش از این یادداشت سرکار درنیافتم که آیا نشانی ای که آنجا در نوشته ام رو ( خطاب ) به سرکار داده بودم، و اینجا نیز بازمی دهم:
... [مشاهده متن کامل]
https://abadis. ir/fatofa/کداما/
را دیده اید یا نه
اگر دیده باشید، آنجا کاربری �شجاعی رسول�نام، نوشته اند:
**ایرانیان در قدیم از این واژه برای نام بردن افرادی که قناعتگر بودند استفاده میکردند فردی که با حداقل یا تمام امکاناتی که دراختیار دارد نیازهای خود و یا خانواده یااجتماع یا گروهی رابرطرف می کند. **
خواهش می کنم، دیدگاه تان در دنباله همان جا بازتاب دهید، و اگر فَردید ( منظور ) م روشن نیست، بفرمایید تا بیشتر بگویم. سپاس.
نوشته بودید که:
*اگر شما بتوانید "معنا"یِ آن را به من بگویید، . . . *
راستش از این یادداشت سرکار درنیافتم که آیا نشانی ای که آنجا در نوشته ام رو ( خطاب ) به سرکار داده بودم، و اینجا نیز بازمی دهم:
... [مشاهده متن کامل]
https://abadis. ir/fatofa/کداما/
را دیده اید یا نه
اگر دیده باشید، آنجا کاربری �شجاعی رسول�نام، نوشته اند:
**ایرانیان در قدیم از این واژه برای نام بردن افرادی که قناعتگر بودند استفاده میکردند فردی که با حداقل یا تمام امکاناتی که دراختیار دارد نیازهای خود و یا خانواده یااجتماع یا گروهی رابرطرف می کند. **
خواهش می کنم، دیدگاه تان در دنباله همان جا بازتاب دهید، و اگر فَردید ( منظور ) م روشن نیست، بفرمایید تا بیشتر بگویم. سپاس.
درود بر کاربر "ج ا " و پوزش برای اینکه دیر پاسخ شما را دادم؛چون دسترسی به پیامتان نداشتم.
من تاکنون واژه یِ " کداما" به گوشم نخورده است و حتی نمی دانم به چه معناست و در "کجا" از این واژه بهره گرفته می شود ولی اگر شما بتوانید "معنا"یِ آن را به من بگویید، من می توانم تکواژ یا تکواژهایِ کهن تر آن را جستجو کنم.
... [مشاهده متن کامل]
اگر چیزی درباره این واژه می دانید یا می توانید مرا راهنمایی کنید، خوشحال میشوم در زیرواژه یِ "کداما" بنویسید تا من ریشه های آن را پیدا کنم وگرنه هرگونه ریشه یابیِ من با سفسطه گری همراه خواهد بود.
با سپاس
من تاکنون واژه یِ " کداما" به گوشم نخورده است و حتی نمی دانم به چه معناست و در "کجا" از این واژه بهره گرفته می شود ولی اگر شما بتوانید "معنا"یِ آن را به من بگویید، من می توانم تکواژ یا تکواژهایِ کهن تر آن را جستجو کنم.
... [مشاهده متن کامل]
اگر چیزی درباره این واژه می دانید یا می توانید مرا راهنمایی کنید، خوشحال میشوم در زیرواژه یِ "کداما" بنویسید تا من ریشه های آن را پیدا کنم وگرنه هرگونه ریشه یابیِ من با سفسطه گری همراه خواهد بود.
با سپاس
درود بر شما
من پیشنهاد میدهم از اُستاد شهرام مهر افروز هم سوال بفرمایید، ایشون نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و فلسفه هستن و در واژه شناسی و ریشه یابی واژه بینظیر هستن.
من پیشنهاد میدهم از اُستاد شهرام مهر افروز هم سوال بفرمایید، ایشون نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و فلسفه هستن و در واژه شناسی و ریشه یابی واژه بینظیر هستن.
در زبان ترکی به معنای در قابلمه می باشد ولی در خودرو ها به عنوان درپوشی بر روی چرخ ماشین قرار می گیرند و در وسط آن لوگوی شرکت سازنده خودرو برای زیبایی قرار می گیرد
ترکی منبع :Starostin, Sergei; Dybo, Anna; Mudrak, Oleg ( 2003 ) , “*Kalpak”, in Etymological dictionary of the Altaic languages ( Handbuch der Orientalistik; VIII. 8 ) , Leiden, New York, K�ln: E. J. Brill
چرخپوش بهترین برابر است
اگه ریشه یابی بشه این واژه تغییر یافته مربوط به زبان های ایرانی میشه نه زبان ترکی غیر ایرانیه آلتایی قالپاق یک واژه تغییر یافته ایرانی هست نه ترکی
با سپاس از سرکار فرتاش برای سرگشایی و توضیح بالا، از ایشان خواهش می کنم اگر شدنی است آگاهی خود درباره واژه *کداما* در همین بستر آبادیس در نشانی زیر را نیز آنجا افزوده نمایند.
https://abadis. ir/fatofa/کداما/
https://abadis. ir/fatofa/کداما/
برادر گرامی، آقای علی باقری، من در این تارنما کوششم برآن بوده است که واژگان را از دیدِ ریشه شناسی بررسی کنم. دهخدا و معین بسته به میزانِ آگاهیِ خود دیدگاههایی را مطرح کرده اند ولی آنچه از دیدِ من روشن است، این است که آنها در " زمینه یِ ریشه شناسیِ واژگان" دانش و آگاهیِ بسیاری نداشته اند، آنها بی آنکه واژگان را موشکافانه فروبِکاوَند، بی آنکه بدانند آیا چنین واژگانی تواناییِ فروکاست به تکواژها را دارند یا نه، تنها به آزند و شرحی از این واژگان بسنده می کردند و بنابر میزانِ آگاهی هایِ خود، آنها را به این و یا آن زبان همبسته می دانستند.
... [مشاهده متن کامل]
به گمانم بازگشت به تکواژها ( در اینجا قالپ ( کالپ ) /آق ( آک/آگ ) ) و ریشه شناسیِ هرکدام از این تکواژها بسیار می تواند رهگشا باشد و نه تنها یک زبانشناس به ریشه یِ نخستینِ واژگان پی می برد بلکه گویشورانِ آن واژه نیز اندریافتِ درخورتر و شایسته تری در پیوند با آن واژه خواهند داشت.
تکواژشناسی: قالپاق ( قالپ. آق )
1 - ( قالپ ) با واژه یِ ( کهرپ، کرپتَ ) در زبانِ اوستایی، ( کَلپَنَ، کَلپیتَ، کَلِوَرَ ) در زبانِ سانسکریت و ( کالبد، قالب ) در زبانِ پارسیِ کُنونی همریشه می باشند.
2 - ( آق ) به روشنی همان پسوندِ نامسازِ ( آگ یا آک ) در زبانِ پهلوی است.
پَسگشتِ دیگری در این باره:
رویه یِ 428 و 430 از نبیگِ ( فرهنگ سَنسکریت - فارسی ) نوشته یِ ( جلالی نائینی ) - پوشینه یکم
... [مشاهده متن کامل]
به گمانم بازگشت به تکواژها ( در اینجا قالپ ( کالپ ) /آق ( آک/آگ ) ) و ریشه شناسیِ هرکدام از این تکواژها بسیار می تواند رهگشا باشد و نه تنها یک زبانشناس به ریشه یِ نخستینِ واژگان پی می برد بلکه گویشورانِ آن واژه نیز اندریافتِ درخورتر و شایسته تری در پیوند با آن واژه خواهند داشت.
تکواژشناسی: قالپاق ( قالپ. آق )
1 - ( قالپ ) با واژه یِ ( کهرپ، کرپتَ ) در زبانِ اوستایی، ( کَلپَنَ، کَلپیتَ، کَلِوَرَ ) در زبانِ سانسکریت و ( کالبد، قالب ) در زبانِ پارسیِ کُنونی همریشه می باشند.
2 - ( آق ) به روشنی همان پسوندِ نامسازِ ( آگ یا آک ) در زبانِ پهلوی است.
پَسگشتِ دیگری در این باره:
رویه یِ 428 و 430 از نبیگِ ( فرهنگ سَنسکریت - فارسی ) نوشته یِ ( جلالی نائینی ) - پوشینه یکم
دوست گرامی جناب آقای فرتاش عزیز! لطفا به ترکی بودن واژه قالپاق به لغت نامه های دهخدا و عمید و معین چند سطر بالاتر ذیل این واژه دقت نمائید.
واژه ( قالپاق ) یک واژه ایرانی است: ( کهرپ، کالپ، قالپ، قالب ) /پسوندِ ( آگ یا آک ) در زبان پهلوی
1 - واژه ( قالب ) برگرفته از واژگانِ اوستاییِ ( کهرپ ) و ( کرپتَ ) هستند. دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) در زبانهایِ ایرانی و اروپایی رواگمند بوده است. ( کهرپ ) در زبان اوستایی به چمِ ( پیکر، کالبد ) و ( کرپتَ ) نیز به چمِ ( پیکر داده شده، درست شده و ساخته شده ) بوده است. با دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) واژه ( کهرپ ) به دیسه یِ ( کالپ، کالب، قالب ) و واژه یِ ( کرپتَ ) به دیسه یِ ( کالبد ) در آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
2 - واژه یِ ( کالپاگ یا قالپاق ) از دو تکواژ ( قالپ ( کالپ، کالب، قالب ) ) و پسوندِ ( آگ ) در زبانِ پهلوی ساخته شده است که تکواژ ( کالپ یا قالپ ) در بندِ 1 آزندیده شده است و تکواژ ( آگ ) نیز به دیسه یِ ( آق ) در آمده است.
3 - واژه یِ ( قاب ) نیز با واژه ( کهرپ، کالپ، قالب ) همریشه است؛ چراکه در زبانهای ایرانی در برخی واژگان، آوایِ ( ر ) زدوده می شود. برای نمونه: ( کرش ) به ( کشیدن ) / ( کِرشتی ) به ( کِشت ) / ( کرش وَرِ، کرشوَن ) به ( کِشور ) و . . . . از همین رو، واژه اوستاییِ ( کهرپ ) با زدودنِ آوایِ ( ر ) به ( کاپ، قاب ) ترادیسیده شده است.
پَسگشت ( reference ) :
1 - رویه هایِ 381 و 384 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه هایِ اوستا )
1 - واژه ( قالب ) برگرفته از واژگانِ اوستاییِ ( کهرپ ) و ( کرپتَ ) هستند. دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) در زبانهایِ ایرانی و اروپایی رواگمند بوده است. ( کهرپ ) در زبان اوستایی به چمِ ( پیکر، کالبد ) و ( کرپتَ ) نیز به چمِ ( پیکر داده شده، درست شده و ساخته شده ) بوده است. با دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) واژه ( کهرپ ) به دیسه یِ ( کالپ، کالب، قالب ) و واژه یِ ( کرپتَ ) به دیسه یِ ( کالبد ) در آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
2 - واژه یِ ( کالپاگ یا قالپاق ) از دو تکواژ ( قالپ ( کالپ، کالب، قالب ) ) و پسوندِ ( آگ ) در زبانِ پهلوی ساخته شده است که تکواژ ( کالپ یا قالپ ) در بندِ 1 آزندیده شده است و تکواژ ( آگ ) نیز به دیسه یِ ( آق ) در آمده است.
3 - واژه یِ ( قاب ) نیز با واژه ( کهرپ، کالپ، قالب ) همریشه است؛ چراکه در زبانهای ایرانی در برخی واژگان، آوایِ ( ر ) زدوده می شود. برای نمونه: ( کرش ) به ( کشیدن ) / ( کِرشتی ) به ( کِشت ) / ( کرش وَرِ، کرشوَن ) به ( کِشور ) و . . . . از همین رو، واژه اوستاییِ ( کهرپ ) با زدودنِ آوایِ ( ر ) به ( کاپ، قاب ) ترادیسیده شده است.
پَسگشت ( reference ) :
1 - رویه هایِ 381 و 384 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه هایِ اوستا )
قالپاق یک واژه ی ترکی است که تغییر یافته ی قاپاق می باشد فارس ها قاپاق ترکی را به قالپاق تغییر داده اند. قاپاق در زبان ترکی به درپوش گفته می شود. چیزی که دهانه ی چیز دیگر را می پوشاند. چیزی که به عنوان درپوش به دهانه ظروف گذاشته می شود.
... [مشاهده متن کامل]
یک ضرب المثل ترکی می گوید:
بَسْتیک هِلْلَنیب قاپاقین تاپیپ
ترجمه: بستو غلت خورده و غلت خوده بالاخره در خودش را پیدا کرده.
یعنی آنقدر گشته آخر سر جفت خودش را یافته است. در زبان فارسی تقریبا ضرب المثل نظیر آن می شود. " در و تخته خوب باهم جفت و جور شده اند.
البته در زبان ترکی این ضرب المثل کنایه آمیز هست معمولا وقتی دو آدم دست و پا چلفتی همدیگر را پیدا می کنند این ضرب المثل به کار برده می شود مثلا وقتی دو زن و شوهر دست و پا چلفتی با هم ازدواج می کنند به کار برده می شود. یعنی هر دو لایق هم هستند.
آن چیزی در زبان ترکی به معنی کلاه است پاپاق می باشد. که یک نوع کلاه قزاقی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
یک ضرب المثل ترکی می گوید:
بَسْتیک هِلْلَنیب قاپاقین تاپیپ
ترجمه: بستو غلت خورده و غلت خوده بالاخره در خودش را پیدا کرده.
یعنی آنقدر گشته آخر سر جفت خودش را یافته است. در زبان فارسی تقریبا ضرب المثل نظیر آن می شود. " در و تخته خوب باهم جفت و جور شده اند.
البته در زبان ترکی این ضرب المثل کنایه آمیز هست معمولا وقتی دو آدم دست و پا چلفتی همدیگر را پیدا می کنند این ضرب المثل به کار برده می شود مثلا وقتی دو زن و شوهر دست و پا چلفتی با هم ازدواج می کنند به کار برده می شود. یعنی هر دو لایق هم هستند.
آن چیزی در زبان ترکی به معنی کلاه است پاپاق می باشد. که یک نوع کلاه قزاقی می باشد.
روکش. درپوش
[ترکی] درپوش، چرخ پوش، چرخ آرایه، چرخ زیور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)