قاله قاله

لغت نامه دهخدا

قاله قاله. [ ل َ ل َ ] ( اِ مرکب ) در اصل قال قال بصیغه ماضی است و چون در شعر فارسی حرف آخر متحرک نمی آید جهت اظهار حرکت لام هاء به آن لاحق کرده و چنین استعمال نموده اند. ( آنندراج ). قال قال. منازعة. مناقشة. ( ناظم الاطباء ) :
رسوائی میرک کبابی
عالم بگرفت قاله قاله.
حکیم شرف الدین شفائی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

در اصل قال قال بصیغه ماضی است و چون در شعر فارسی حرف آخر متحرک نمی آید جهت اظهار حرکت لام هائ بان لاحق کرده و چنین استعمال نموده اند .

پیشنهاد کاربران

بپرس