قاقم انگشت نما

لغت نامه دهخدا

قاقم انگشت نما. [ ق ُ م ِ اَ گ ُ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قاقمی که موی دراز بقدر انگشت دست دراز دارد. از شرح قران السعدین. ( آنندراج ). || پوست قاقمی باشد که با دم آن باشد که بصورت انگشت میباشد و دم داشتن آن دلیل اصالت بوده باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || یا آنکه قاقم بهتر باشد چرا که چیز بهتر را با انگشت می نمایند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

قاقمی که موی دراز بقدر انگشت دست دراز دارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس