قاف به قاف. [ ب ِ ] ( ق مرکب ) کران تا کران : روی گیتی پر از سلف شد و لاف همه زرق است و شید قاف به قاف.اوحدی.گرم این است رفته قاف به قاف بی سؤال و جواب و منت و لاف.اوحدی.