قاعده نفی سبیل در ارای فقهی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قاعده نفی سبیل در آرای فقهی. قاعده نفی سبیل که اعتبار آن برگرفته از کتاب و سنت است، در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد. این قاعده در آثار فقهی عالم بزرگ، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی ، (ره) به نحو چشمگیری بازتاب یافته است. ایشان افزون بر استنباط احکام در فقه فردی، در مسائل فقه سیاسی - اجتماعی نیز از آن به شایستگی بهره جسته است. بر پایه کاربرد این قاعده در ساحت اندیشه فقه سیاسی و نیزآن دسته از مسائل فقه اقتصادی که بر وضعیت ارزشی جامعه اثرگذار است، وظایف مسلمانان را در برابر سلطه گری های استعمار، روشن نموده است. اندیشه های ایشان در زمینه فقه اقتصادی، در قالب چند نامه موجود است و محور آن، رونق تولید ملی و استفاده از کالاهای داخلی است. زیرا وابستگی های اقتصادی مسلمانان به جهان کفر ، زمینه ساز سلطه و غلبه سیاسی کفار بر مسلمین است.
« قاعده نفی سبیل»از جمله قواعد فقه است که در روابط حقوقی مسلمانان با غیرمسلمانان نقش تعیین کننده ای دارد و به عنوان شاخصی مطمئن برای تعدیل و تنطیم روابط یادشده به کار می رود و حافظ استقلال ، عزت و شرافت مسلمانان است. در جهان امروز که کشورهای استعمارگر به دنبال نفوذ و سلطه هر چه بیش تر بر ممالک اسلامی هستند، قاعده نفی سبیل، سنگری مهم در برابر هجمه ها محسوب می شود. بسیاری از روابط و مناسبات جهان اسلام و جهان کفر، در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی تحت تأثیر این قاعده قرار می گیرد و با قاطعیت می توان گفت که این قاعده در روابط خارجی اسلام و مسلمانان، حق وتو دارد. در هر عمل، قرارداد و تصمیمی در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و... در صورتی که مقدمه و زمینه تسلط کفار بر مسلمین را فراهم آورد، قاعده نفی سبیل پای در میان می گذارد و آن قرارداد را باطل می سازد.در شریعت اسلام ، دو نوع قاعده وجود دارد:یک دسته قواعد اولیه است و تا زمانی اعتبار دارد که معارض با قاعده اهم نباشد. نوع دوم، قواعد ثانویه است که بر قواعد و مقررات اولیه حکومت دارد. در موارد ویژه ای، هر گاه منافع و ارزش های حیاتی جهان اسلام، در معرض خطر قرار گیرد، قواعد ثانویه فقهی که ضامن تأمین ارزش های متعالی و حیاتی اسلام است، قد برافراشته، قواعد اولیه را باطل اعلام می کند. قاعده نفی سبیل، از قواعد ثانویه فقهی است؛ در این نوشتار، پس از بررسی مستندات اساسی این قاعده، به بازتاب این اصل در آثار فقهی و مواضع و سیره سیاسی عالم بزرگ و مجاهد فرزانه، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (ره) می پردازیم.
مستندات قاعده نفی سبیل
مهم ترین ادله این قاعده، مستندات قرآنی و روایی است. برای حجیت قاعده نفی سبیل به آیات متعددی از قرآن می توان استناد کرد.اما مهم ترین آن ها آیه ۱۴۱ سوره نساء است که در ادبیات فقه ، به «قاعده نفی سبیل» مشهور است. در احادیث مهم ترین حدیثی که فقها در اثبات این قاعده طرح کرده اند، نبوی مشهور به « حدیث علوّ » است. در این نوشتار، تکیه ما بر تبیین این دو دلیل خواهد بود که مورد استناد معظم فقها است.
آیه نفی سبیل
... وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً. .. خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان، تسلطی نداده است.برای استدلال لازم است مفردات این آیه بررسی شود.
← جعل
...

پیشنهاد کاربران

بپرس