[ویکی فقه] قاعدة لاضرر و لاضرار (آقاضیاء عراقی). کتاب «قاعدة لا ضرر و لا ضرار»، تقریرات درس شیخ آقا ضیاء الدین عراقی (متوفای ۱۳۶۱ ق)، است که به وسیله شاگرد وی، سید مرتضی بن سید محمد جواد موسوی خلخالی، به زبان عربی، تالیف شده است.
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی (محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی (محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
[ویکی فقه] قاعدة لاضرر و لاضرار (سیدکمال حیدری). «قاعده لا ضرر و لا ضرار (للشهید الصدر)»، اثر سید کمال حیدری ، به بحث و بررسی قاعده «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»، از دیدگاه آیة الله شهید سید محمد باقر صدر پرداخته است.کتاب، به زبان عربی و در سال ۱۴۲۰ ق، نوشته شده است. علاقه نویسنده به طرح نظریات شهید صدر، انگیزه تالیف کتاب بوده است.
کتاب، با مقدمه مؤلف آغاز و مباحث، در هشت فصل ارائه شده است.نویسنده، مطالب را با بحث از سند و متن روایات مربوط به قاعده لا ضرر آغاز کرده و پس از تشریح مفردات حدیث، مفاد هیئت ترکیبیه جمله لا ضرر و اشکالات فقه الحدیث وارد بر آن را بررسی کرده و در ادامه، در مورد مشکلاتی که در تطبیق فقهی این قاعده ذکر شده، بحث کرده است.در نهایت، تطبیق قاعده به لحاظ اضرار اعتباری مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب، با مقدمه مؤلف آغاز و مباحث، در هشت فصل ارائه شده است.نویسنده، مطالب را با بحث از سند و متن روایات مربوط به قاعده لا ضرر آغاز کرده و پس از تشریح مفردات حدیث، مفاد هیئت ترکیبیه جمله لا ضرر و اشکالات فقه الحدیث وارد بر آن را بررسی کرده و در ادامه، در مورد مشکلاتی که در تطبیق فقهی این قاعده ذکر شده، بحث کرده است.در نهایت، تطبیق قاعده به لحاظ اضرار اعتباری مورد بررسی قرار گرفته است.
[ویکی فقه] قاعده لاضرر و لاضرار (آقاضیاء عراقی). کتاب «قاعدة لا ضرر و لا ضرار»، تقریرات درس شیخ آقا ضیاء الدین عراقی (متوفای ۱۳۶۱ ق)، است که به وسیله شاگرد وی، سید مرتضی بن سید محمد جواد موسوی خلخالی، به زبان عربی، تالیف شده است.
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی (محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
گزارش محتوا
کتاب، با این عنوان آغاز می شود: «الکلام فی قاعدة لا ضرر و لا ضرار و فیه جهات من البحث...»جهت های مذکور در کتاب، ۵ جهت است بدین ترتیب:جهت اول: در باره معنی ضرر و ضرار؛ جهت دوم: در باره مدرک قاعده لا ضرر؛ جهت سوم: بیان وجه تطبیق قاعده، در موارد متعددی که در روایات معصومین علیه السّلام ، ذکر شده است (شامل وجه تطبیق قاعده در قضیه سمره، وجه تطبیق آن در حدیث شفعه، وجه تطبیق آن در خبر منع فضل الماء و وجه تطبیق آن در خبر جدار)؛ جهت چهارم: دفع توهم تایید اطلاق قاعده به دلیل تطبیقات فقها بر موارد مختلف، همچون تطبیق در عبادات ضرری، تطبیق در مسئله صحت عبادت در حال جهل به ضرر، تطبیق در معاملات ضرری، تطبیق در مسئله طلاق، تطبیق در مسئله حفر چاه، تطبیق در مسئله غرس، تطبیق در امتثالی که لازمه اش ضرر مالی است و تطبیق در مسئله دابه.
نکات مثبت کتاب
از جمله نکات مثبت کتاب، حاکی بودن آن، از احاطه آقا ضیاء بر نظریات استادش، مرحوم آخوند خراسانی است که در بعضی موارد اشتباهات دیگران را تصحیح می کند.از دیگر نکات باارزش آن، این است که در بعضی پاورقی ها تغییر نظر آقا ضیاء بیان شده است؛ مثل: «و حیث رجع الاستاذ دام ظله عن اطلاقه، قربنا الحل علی ما سیاتی منه دام ظله، فلا تغفل فی طی الحل». از جمله خصوصیات کتاب، خلاصه بودن و مختصر بیان کردن مباحث است، بنابراین آقا ضیاء، نظریات شیخ طوسی، علامه حلی، محقق، ابن ادریس و بزرگان معاصرش را مطرح نمی کند و فقط به صورت بسیار خلاصه مبانی نظریات را طرح و بررسی می کند و بیشتر، نظریات شیخ اعظم مرتضی انصاری، آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و مرحوم نایینی را بیان می کند.حواشی کتاب بسیار مفید بوده و از تنوع خاصی برخوردار است. این حواشی، شامل ذکر منابع و مآخذ و بیان نظریات علمای قبل و تحلیل نظریات و حتی زندگی نامه مختصر آخوند خراسانی و شیخ الشریعه می باشد.
نسخه شناسی
...
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی (محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
گزارش محتوا
کتاب، با این عنوان آغاز می شود: «الکلام فی قاعدة لا ضرر و لا ضرار و فیه جهات من البحث...»جهت های مذکور در کتاب، ۵ جهت است بدین ترتیب:جهت اول: در باره معنی ضرر و ضرار؛ جهت دوم: در باره مدرک قاعده لا ضرر؛ جهت سوم: بیان وجه تطبیق قاعده، در موارد متعددی که در روایات معصومین علیه السّلام ، ذکر شده است (شامل وجه تطبیق قاعده در قضیه سمره، وجه تطبیق آن در حدیث شفعه، وجه تطبیق آن در خبر منع فضل الماء و وجه تطبیق آن در خبر جدار)؛ جهت چهارم: دفع توهم تایید اطلاق قاعده به دلیل تطبیقات فقها بر موارد مختلف، همچون تطبیق در عبادات ضرری، تطبیق در مسئله صحت عبادت در حال جهل به ضرر، تطبیق در معاملات ضرری، تطبیق در مسئله طلاق، تطبیق در مسئله حفر چاه، تطبیق در مسئله غرس، تطبیق در امتثالی که لازمه اش ضرر مالی است و تطبیق در مسئله دابه.
نکات مثبت کتاب
از جمله نکات مثبت کتاب، حاکی بودن آن، از احاطه آقا ضیاء بر نظریات استادش، مرحوم آخوند خراسانی است که در بعضی موارد اشتباهات دیگران را تصحیح می کند.از دیگر نکات باارزش آن، این است که در بعضی پاورقی ها تغییر نظر آقا ضیاء بیان شده است؛ مثل: «و حیث رجع الاستاذ دام ظله عن اطلاقه، قربنا الحل علی ما سیاتی منه دام ظله، فلا تغفل فی طی الحل». از جمله خصوصیات کتاب، خلاصه بودن و مختصر بیان کردن مباحث است، بنابراین آقا ضیاء، نظریات شیخ طوسی، علامه حلی، محقق، ابن ادریس و بزرگان معاصرش را مطرح نمی کند و فقط به صورت بسیار خلاصه مبانی نظریات را طرح و بررسی می کند و بیشتر، نظریات شیخ اعظم مرتضی انصاری، آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و مرحوم نایینی را بیان می کند.حواشی کتاب بسیار مفید بوده و از تنوع خاصی برخوردار است. این حواشی، شامل ذکر منابع و مآخذ و بیان نظریات علمای قبل و تحلیل نظریات و حتی زندگی نامه مختصر آخوند خراسانی و شیخ الشریعه می باشد.
نسخه شناسی
...
wikifeqh: قاعدة_لاضرر_و_لاضرار_(آقاضیاء_عراقی)
[ویکی فقه] قاعده لاضرر و لاضرار (ابهام زدایی). قاعده لاضرر و لاضرار ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا عنوان برای کتاب های ذیل باشد: معانی• قاعده لاضرر و لاضرار (اصل)، به معنی نفی مشروعیت هر گونه ضرر و اضرار در اسلام و دارای تعابیر دیگر مثل قاعده ضرر، قاعده ضرر و ضرار، قاعده لاضرر و لاضرار و قاعده نفی ضرر کتاب ها• قاعدة لاضرر و لاضرار (آقاضیاء عراقی)، تقریرات درس شیخ آقا ضیاء الدین عراقی (متوفای ۱۳۶۱ ق)، تألیف شاگرد وی، سید مرتضی بن سید محمد جواد موسوی خلخالی• قاعدة لاضرر و لاضرار (سیدکمال حیدری)، اثر سیدکمال حیدری، بحث و بررسی قاعده «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»، از دیدگاه آیة الله سیدمحمدباقر صدر• قاعدة لاضرر و لاضرار (سیستانی)، تقریرات درس آیة الله سید علی سیستانی، تألیف فرزندانشان به زبان عربی• رسالة فی قاعدة لاضرر و لاضرار (مهدی موسوی)، تالیف آیة الله، سیدمهدی موسوی کماری (متوفی ۱۴۰۰ ق)، به زبان عربی
...
...
wikifeqh: قاعده_نفی_ضرر
[ویکی فقه] قاعده لاضرر و لاضرار (اصل). قاعده لاضرر به معنی نفی مشروعیت هر گونه ضرر و اضرار در اسلام است. از این قاعده به قاعده ضرر، قاعده ضرر و ضرار، قاعده لاضرر و لاضرار و قاعده نفی ضرر نیز تعبیر می شود.
قاعده لا ضرر از قواعد مشهور فقهی است که در بیش تر ابواب فقه کاربرد دارد و مضمون آن این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد و هرگونه ضرر و اضرار در اسلام نفی شده است.
ادله قاعده لاضرر
برای اثبات این قاعده به ادله قرآنی، روایی و عقلی، استدلال شده که به بعضی از آن ها اشاره می گردد:
← آیه نفی ضرر
درباره معنای سه کلمه " لا " و " ضرار " و " ضرر " سخن بسیار گفته شده و معانی متفاوتی احتمال داده شده است. منشأ آن اختلاف ها، این است که ظاهر عبارت " لا ضرر و لا ضرار " دلالت بر نفی هر گونه ضرر در اسلام دارد، و این در حالی است که در عالم خارج بالوجدان ضرر وجود دارد. به همین دلیل در معنا کردن این جمله میان فقها اختلاف است، در ذیل به چهار نظر مشهور اشاره می شود:
← دیدگاه شیخ انصاری
...
قاعده لا ضرر از قواعد مشهور فقهی است که در بیش تر ابواب فقه کاربرد دارد و مضمون آن این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد و هرگونه ضرر و اضرار در اسلام نفی شده است.
ادله قاعده لاضرر
برای اثبات این قاعده به ادله قرآنی، روایی و عقلی، استدلال شده که به بعضی از آن ها اشاره می گردد:
← آیه نفی ضرر
درباره معنای سه کلمه " لا " و " ضرار " و " ضرر " سخن بسیار گفته شده و معانی متفاوتی احتمال داده شده است. منشأ آن اختلاف ها، این است که ظاهر عبارت " لا ضرر و لا ضرار " دلالت بر نفی هر گونه ضرر در اسلام دارد، و این در حالی است که در عالم خارج بالوجدان ضرر وجود دارد. به همین دلیل در معنا کردن این جمله میان فقها اختلاف است، در ذیل به چهار نظر مشهور اشاره می شود:
← دیدگاه شیخ انصاری
...
wikifeqh: قاعده_لاضرر_و_لاضرار_(اصل)
[ویکی فقه] قاعده لاضرر و لاضرار (سیدکمال حیدری). «قاعده لا ضرر و لا ضرار (للشهید الصدر)»، اثر سید کمال حیدری ، به بحث و بررسی قاعده «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»، از دیدگاه آیة الله شهید سید محمد باقر صدر پرداخته است.کتاب، به زبان عربی و در سال ۱۴۲۰ ق، نوشته شده است. علاقه نویسنده به طرح نظریات شهید صدر، انگیزه تالیف کتاب بوده است.
کتاب، با مقدمه مؤلف آغاز و مباحث، در هشت فصل ارائه شده است.نویسنده، مطالب را با بحث از سند و متن روایات مربوط به قاعده لا ضرر آغاز کرده و پس از تشریح مفردات حدیث، مفاد هیئت ترکیبیه جمله لا ضرر و اشکالات فقه الحدیث وارد بر آن را بررسی کرده و در ادامه، در مورد مشکلاتی که در تطبیق فقهی این قاعده ذکر شده، بحث کرده است.در نهایت، تطبیق قاعده به لحاظ اضرار اعتباری مورد بررسی قرار گرفته است.
گزارش محتوا
نویسنده، در مقدمه، به بیان و بررسی خصوصیات کلی افکار شهید صدر پرداخته و آن را در سه خصوصیت کلی زیر، خلاصه کرده است:۱. ابداعات ایشان در نظریات انسان شناسی؛۲. تفصیل و شاخه و برگ دادن به مسائل؛۳. وقوف و تسلط بر قواعد استنباط.
← فصل اول
فهرست مطالب، آیات، احادیث، روایات و اعلام مذکور در متن به همراه فهرست مصادر مورد استفاده مؤلف، در انتهای کتاب آمده است.پاورقی ها به ذکر منابع و توضیح برخی از الفاظ و عبارات متن اختصاص یافته است.
کتاب، با مقدمه مؤلف آغاز و مباحث، در هشت فصل ارائه شده است.نویسنده، مطالب را با بحث از سند و متن روایات مربوط به قاعده لا ضرر آغاز کرده و پس از تشریح مفردات حدیث، مفاد هیئت ترکیبیه جمله لا ضرر و اشکالات فقه الحدیث وارد بر آن را بررسی کرده و در ادامه، در مورد مشکلاتی که در تطبیق فقهی این قاعده ذکر شده، بحث کرده است.در نهایت، تطبیق قاعده به لحاظ اضرار اعتباری مورد بررسی قرار گرفته است.
گزارش محتوا
نویسنده، در مقدمه، به بیان و بررسی خصوصیات کلی افکار شهید صدر پرداخته و آن را در سه خصوصیت کلی زیر، خلاصه کرده است:۱. ابداعات ایشان در نظریات انسان شناسی؛۲. تفصیل و شاخه و برگ دادن به مسائل؛۳. وقوف و تسلط بر قواعد استنباط.
← فصل اول
فهرست مطالب، آیات، احادیث، روایات و اعلام مذکور در متن به همراه فهرست مصادر مورد استفاده مؤلف، در انتهای کتاب آمده است.پاورقی ها به ذکر منابع و توضیح برخی از الفاظ و عبارات متن اختصاص یافته است.
wikifeqh: قاعدة_لاضرر_و_لاضرار_(سیدکمال_حیدری)
[ویکی فقه] قاعده لاضرر و لاضرار (سیستانی). «قاعدة لا ضرر و لا ضرار»، تقریرات درس آیة الله سید علی سیستانی است که توسط فرزندشان به زبان عربی تدوین شده است.
قاعده لا ضرر از قواعد مهم و مشهور فقهی است که در ابواب گوناگون فقه کاربرد دارد. تاکنون فقها و مجتهدان بسیاری از مشهورین و غیر مشهورین در مورد این قاعده قلم فرسایی نموده و نظرات خود را در قالب درس، رساله و کتاب اعلام نموده اند و به بررسی قاعده، پرداخته اند. نگاه ویژه ایشان به قاعده، موجب تمایز آن از دیدگاه های دیگر گردیده و مطالعه آن را برای اهل علم و پژوهش لازم نموده است. ریشه روایی بسیار متقن این قاعده، از دیگر ویژگی های آن است که در ادامه، مفصل تر توضیح خواهیم داد.
ساختار
کتاب، از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست آن به تحقیق موارد ذکر حدیث لا ضرر در احادیث پرداخته و با بررسی متن این روایات به نتایجی دست یافته اند. در بخش دوم، مفاد حدیث، مورد نقد و بررسی واقع شده و در سومین بخش آن تنبیهات قاعده لا ضرر بیان شده است که از شش تنبیه گوناگون در این زمینه تشکیل یافته است.
گزارش محتوا
...
قاعده لا ضرر از قواعد مهم و مشهور فقهی است که در ابواب گوناگون فقه کاربرد دارد. تاکنون فقها و مجتهدان بسیاری از مشهورین و غیر مشهورین در مورد این قاعده قلم فرسایی نموده و نظرات خود را در قالب درس، رساله و کتاب اعلام نموده اند و به بررسی قاعده، پرداخته اند. نگاه ویژه ایشان به قاعده، موجب تمایز آن از دیدگاه های دیگر گردیده و مطالعه آن را برای اهل علم و پژوهش لازم نموده است. ریشه روایی بسیار متقن این قاعده، از دیگر ویژگی های آن است که در ادامه، مفصل تر توضیح خواهیم داد.
ساختار
کتاب، از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست آن به تحقیق موارد ذکر حدیث لا ضرر در احادیث پرداخته و با بررسی متن این روایات به نتایجی دست یافته اند. در بخش دوم، مفاد حدیث، مورد نقد و بررسی واقع شده و در سومین بخش آن تنبیهات قاعده لا ضرر بیان شده است که از شش تنبیه گوناگون در این زمینه تشکیل یافته است.
گزارش محتوا
...
wikifeqh: قاعدة_لاضرر_و_لاضرار_(سیستانی)
[ویکی نور] قاعده لاضرر و لاضرار (عراقی ضیاء الدین). کتاب«قاعدة لا ضرر و لا ضرار»، تقریرات درس شیخ ضیاء الدین عراقی(متوفای 1361ق)، است که به وسیله شاگرد وی، سید مرتضی بن سید محمد جواد موسوی خلخالی، به زبان عربی، تألیف شده است.
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی(محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
کتاب، با این عنوان آغاز می شود: «الکلام فی قاعدة لا ضرر و لا ضرار و فیه جهات من البحث...»
جهت های مذکور در کتاب، 5 جهت است بدین ترتیب:
جهت اول: در باره معنی ضرر و ضرار؛
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی(محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
کتاب، با این عنوان آغاز می شود: «الکلام فی قاعدة لا ضرر و لا ضرار و فیه جهات من البحث...»
جهت های مذکور در کتاب، 5 جهت است بدین ترتیب:
جهت اول: در باره معنی ضرر و ضرار؛
[ویکی نور] قاعده لاضرر و لاضرار (عراقی ضیاءالدین). قاعدة لا ضرر و لا ضرار، تقریرات درس شیخ ضیاءالدین عراقی (متوفای 1361ق)، است که به وسیله شاگرد وی، سید مرتضی بن سید محمد جواد موسوی خلخالی، به زبان عربی، تألیف شده است.
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی(محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
کتاب، با این عنوان آغاز می شود: «الکلام فی قاعدة لا ضرر و لا ضرار و فیه جهات من البحث...»
جهت های مذکور در کتاب، 5 جهت است بدین ترتیب:
جهت اول: در باره معنی ضرر و ضرار؛
مباحث کتاب، پس از یک مقدمه نسبتا طولانی از قاسم حسینی جلالی(محقق کتاب)، در قالب پنج جهت ارائه شده است.
کتاب، با این عنوان آغاز می شود: «الکلام فی قاعدة لا ضرر و لا ضرار و فیه جهات من البحث...»
جهت های مذکور در کتاب، 5 جهت است بدین ترتیب:
جهت اول: در باره معنی ضرر و ضرار؛
wikinoor: قاعدة_لاضرر_و_لاضرار_(عراقی،_ضیاءالدین)
[ویکی فقه] قاعدة لا ضرر و لا ضرار (سیستانی). «قاعدة لا ضرر و لا ضرار»، تقریرات درس آیة الله سید علی سیستانی است که توسط فرزندشان به زبان عربی تدوین شده است.
قاعده لا ضرر از قواعد مهم و مشهور فقهی است که در ابواب گوناگون فقه کاربرد دارد. تاکنون فقها و مجتهدان بسیاری از مشهورین و غیر مشهورین در مورد این قاعده قلم فرسایی نموده و نظرات خود را در قالب درس، رساله و کتاب اعلام نموده اند و به بررسی قاعده، پرداخته اند. نگاه ویژه ایشان به قاعده، موجب تمایز آن از دیدگاه های دیگر گردیده و مطالعه آن را برای اهل علم و پژوهش لازم نموده است. ریشه روایی بسیار متقن این قاعده، از دیگر ویژگی های آن است که در ادامه، مفصل تر توضیح خواهیم داد.
قاعده لا ضرر از قواعد مهم و مشهور فقهی است که در ابواب گوناگون فقه کاربرد دارد. تاکنون فقها و مجتهدان بسیاری از مشهورین و غیر مشهورین در مورد این قاعده قلم فرسایی نموده و نظرات خود را در قالب درس، رساله و کتاب اعلام نموده اند و به بررسی قاعده، پرداخته اند. نگاه ویژه ایشان به قاعده، موجب تمایز آن از دیدگاه های دیگر گردیده و مطالعه آن را برای اهل علم و پژوهش لازم نموده است. ریشه روایی بسیار متقن این قاعده، از دیگر ویژگی های آن است که در ادامه، مفصل تر توضیح خواهیم داد.
[ویکی نور] قاعده لا ضرر و لا ضرار (حسینی سیستانی علی). «قاعدة لا ضرر و لا ضرار»، تقریرات درس آیة الله سیستانی است که توسط فرزندشان به زبان عربی تدوین شده است. قاعده لا ضرر از قواعد مهم و مشهور فقهی است که در ابواب گوناگون فقه کاربرد دارد. تا کنون فقها و مجتهدان بسیاری از مشهورین و غیر مشهورین در مورد این قاعده قلم فرسایی نموده و نظرات خود را در قالب درس، رساله و کتاب اعلام نموده اند و به بررسی قاعده، پرداخته اند. نگاه ویژه ایشان به قاعده، موجب تمایز آن از دیدگاه های دیگر گردیده و مطالعه آن را برای اهل علم و پژوهش لازم نموده است. ریشه روایی بسیار متقن این قاعده، از دیگر ویژگی های آن است که در ادامه، مفصل تر توضیح خواهیم داد.
کتاب، از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست آن به تحقیق موارد ذکر حدیث لا ضرر در احادیث پرداخته و با بررسی متن این روایات به نتایجی دست یافته اند. در بخش دوم، مفاد حدیث، مورد نقد و بررسی واقع شده و در سومین بخش آن تنبیهات قاعده لا ضرر بیان شده است که از شش تنبیه گوناگون در این زمینه تشکیل یافته است.
این فصل، دو بحث دارد که در بحث اول آن قضایای لا ضرر بیان شده و در بحث دومش لفظ حدیث بررسی گردیده است. حدیث سمرة بن جندب که شیعه وسنی مدعی روایت آن هستند، به اعتقاد مؤلف فقط از سوی شیعه به این صورت نقل شده است. راوی آن در طبقه اول، زرارة بن أعین است که آن را از امام صادق(ع) روایت کرده است و در طبقه دوم عبد الله بن بکیر و عبد الله بن مسکان است که از زراره نقل کرده اند و تفاوت هایی اندک در این دو نقل به چشم می خورد، ضمن آنکه خود روایت ابن بکیر از زراره نیز به دو صورت نقل شده است.
خلاصه ای از داستان در نقل های مذکور، به این صورت است که سمرة بن جندب در خانه یکی از انصار درختی داشت که برای سرکشی به آن درخت، بدون اجازه وارد آن جا می شد و باعث آزار و اذیت آن انصاری می گشت؛ این قضیه به گوش رسول خدا(ص) رسید و او از سمرة خواست که هنگام ورود به منزل انصاری اجازه بگیرد؛ وی به خواسته رسول خدا(ص) ترتیب اثری نداد و وقتی ایشان خواستند درخت از وی خریداری شود، از فروشش نیز ابا کرد؛ حضرت فرمود: در ازای این درخت در بهشت پاداشی را برایت تضمین می کنم؛ وی بار دیگر نیز ابا کرد تا اینکه رسول خدا(ص) به انصاری فرمود: برو و درخت را از خانه ات بکن و بیرون بینداز، زیرا ضرر و ضراری در اسلام نیست. این روایت از سند معتبری برخوردار است که مرحوم شیخ طوسی نیز در تهذیب آورده است. این نقل موافق آنچه در کافی آمده می باشد. نقل دیگر توسط صدوق در فقیه آمده است. نوع دیگر نقل روایت که در بعضی از کتب ما و کتب عامه آمده بدون عبارت لا ضرر و لا ضرار می باشد که احتمال مناقشه در اعتبار این روایت وجود دارد. مناقشه نیز از دو جهت است: اول، به خاطر عدم توثیق حسن صیقل و دیگر، به جهت وجود علی بن حسین سعدآبادی و محمد بن موسی بن متوکل در سند.
دیگر روایت قاعده، حدیث شفعه می باشد که در قضاوت رسول خدا(ص) بین دو شریک واقع گردیده و حضرت به جمله لا ضرر و لا ضرار تأکید نموده اند. این روایت را مشایخ ثلاث؛ یعنی کلینی، طوسی و صدوق نقل کرده اند که در این نقل ها نیز اندک تفاوت هایی به چشم می خورد. کلام، در باره این روایت نیز از سه جهت می باشد: نخست، از جهت سند روایت است که روایت کلینی و شیخ به گونه ای و روایت صدوق به گونه ای دیگر می باشد. جهت دیگر این است که آیا ضعف سند با عمل اصحاب قابل جبران است یا نه؟ جهت سوم آنکه آیا ارتباطی بین جمله«لا ضرر و لا ضرار» با حکم موجود در روایت و ثبوت شفعه برای شرکا وجود دارد یا نه؟
کتاب، از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست آن به تحقیق موارد ذکر حدیث لا ضرر در احادیث پرداخته و با بررسی متن این روایات به نتایجی دست یافته اند. در بخش دوم، مفاد حدیث، مورد نقد و بررسی واقع شده و در سومین بخش آن تنبیهات قاعده لا ضرر بیان شده است که از شش تنبیه گوناگون در این زمینه تشکیل یافته است.
این فصل، دو بحث دارد که در بحث اول آن قضایای لا ضرر بیان شده و در بحث دومش لفظ حدیث بررسی گردیده است. حدیث سمرة بن جندب که شیعه وسنی مدعی روایت آن هستند، به اعتقاد مؤلف فقط از سوی شیعه به این صورت نقل شده است. راوی آن در طبقه اول، زرارة بن أعین است که آن را از امام صادق(ع) روایت کرده است و در طبقه دوم عبد الله بن بکیر و عبد الله بن مسکان است که از زراره نقل کرده اند و تفاوت هایی اندک در این دو نقل به چشم می خورد، ضمن آنکه خود روایت ابن بکیر از زراره نیز به دو صورت نقل شده است.
خلاصه ای از داستان در نقل های مذکور، به این صورت است که سمرة بن جندب در خانه یکی از انصار درختی داشت که برای سرکشی به آن درخت، بدون اجازه وارد آن جا می شد و باعث آزار و اذیت آن انصاری می گشت؛ این قضیه به گوش رسول خدا(ص) رسید و او از سمرة خواست که هنگام ورود به منزل انصاری اجازه بگیرد؛ وی به خواسته رسول خدا(ص) ترتیب اثری نداد و وقتی ایشان خواستند درخت از وی خریداری شود، از فروشش نیز ابا کرد؛ حضرت فرمود: در ازای این درخت در بهشت پاداشی را برایت تضمین می کنم؛ وی بار دیگر نیز ابا کرد تا اینکه رسول خدا(ص) به انصاری فرمود: برو و درخت را از خانه ات بکن و بیرون بینداز، زیرا ضرر و ضراری در اسلام نیست. این روایت از سند معتبری برخوردار است که مرحوم شیخ طوسی نیز در تهذیب آورده است. این نقل موافق آنچه در کافی آمده می باشد. نقل دیگر توسط صدوق در فقیه آمده است. نوع دیگر نقل روایت که در بعضی از کتب ما و کتب عامه آمده بدون عبارت لا ضرر و لا ضرار می باشد که احتمال مناقشه در اعتبار این روایت وجود دارد. مناقشه نیز از دو جهت است: اول، به خاطر عدم توثیق حسن صیقل و دیگر، به جهت وجود علی بن حسین سعدآبادی و محمد بن موسی بن متوکل در سند.
دیگر روایت قاعده، حدیث شفعه می باشد که در قضاوت رسول خدا(ص) بین دو شریک واقع گردیده و حضرت به جمله لا ضرر و لا ضرار تأکید نموده اند. این روایت را مشایخ ثلاث؛ یعنی کلینی، طوسی و صدوق نقل کرده اند که در این نقل ها نیز اندک تفاوت هایی به چشم می خورد. کلام، در باره این روایت نیز از سه جهت می باشد: نخست، از جهت سند روایت است که روایت کلینی و شیخ به گونه ای و روایت صدوق به گونه ای دیگر می باشد. جهت دیگر این است که آیا ضعف سند با عمل اصحاب قابل جبران است یا نه؟ جهت سوم آنکه آیا ارتباطی بین جمله«لا ضرر و لا ضرار» با حکم موجود در روایت و ثبوت شفعه برای شرکا وجود دارد یا نه؟
[ویکی نور] قاعده لا ضرر و لا ضرار (سیستانی). قاعدة لا ضرر و لا ضرار، تقریرات درس آیت الله سیستانی است که توسط فرزندشان علی سیستانی به زبان عربی تدوین شده است. قاعده لا ضرر از قواعد مهم و مشهور فقهی است که در ابواب گوناگون فقه کاربرد دارد. تا کنون فقها و مجتهدان بسیاری از مشهورین و غیر مشهورین در مورد این قاعده قلم فرسایی نموده و نظرات خود را در قالب درس، رساله و کتاب اعلام نموده اند و به بررسی قاعده، پرداخته اند. نگاه ویژه ایشان به قاعده، موجب تمایز آن از دیدگاه های دیگر گردیده و مطالعه آن را برای اهل علم و پژوهش لازم نموده است. ریشه روایی بسیار متقن این قاعده، از دیگر ویژگی های آن است که در ادامه، مفصل تر توضیح خواهیم داد.
کتاب، از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست آن به تحقیق موارد ذکر حدیث لا ضرر در احادیث پرداخته و با بررسی متن این روایات به نتایجی دست یافته اند. در بخش دوم، مفاد حدیث، مورد نقد و بررسی واقع شده و در سومین بخش آن تنبیهات قاعده لا ضرر بیان شده است که از شش تنبیه گوناگون در این زمینه تشکیل یافته است.
این فصل، دو بحث دارد که در بحث اول آن قضایای لا ضرر بیان شده و در بحث دومش لفظ حدیث بررسی گردیده است. حدیث سمرة بن جندب که شیعه وسنی مدعی روایت آن هستند، به اعتقاد مؤلف فقط از سوی شیعه به این صورت نقل شده است. راوی آن در طبقه اول، زرارة بن أعین است که آن را از امام صادق(ع) روایت کرده است و در طبقه دوم عبدالله بن بکیر و عبدالله بن مسکان است که از زراره نقل کرده اند و تفاوت هایی اندک در این دو نقل به چشم می خورد، ضمن آنکه خود روایت ابن بکیر از زراره نیز به دو صورت نقل شده است.
خلاصه ای از داستان در نقل های مذکور، به این صورت است که سمرة بن جندب در خانه یکی از انصار درختی داشت که برای سرکشی به آن درخت، بدون اجازه وارد آن جا می شد و باعث آزار و اذیت آن انصاری می گشت؛ این قضیه به گوش رسول خدا(ص) رسید و او از سمرة خواست که هنگام ورود به منزل انصاری اجازه بگیرد؛ وی به خواسته رسول خدا(ص) ترتیب اثری نداد و وقتی ایشان خواستند درخت از وی خریداری شود، از فروشش نیز ابا کرد؛ حضرت فرمود: در ازای این درخت در بهشت پاداشی را برایت تضمین می کنم؛ وی بار دیگر نیز ابا کرد تا اینکه رسول خدا(ص) به انصاری فرمود: برو و درخت را از خانه ات بکن و بیرون بینداز، زیرا ضرر و ضراری در اسلام نیست. این روایت از سند معتبری برخوردار است که مرحوم شیخ طوسی نیز در تهذیب آورده است. این نقل موافق آنچه در کافی آمده می باشد. نقل دیگر توسط صدوق در فقیه آمده است. نوع دیگر نقل روایت که در بعضی از کتب ما و کتب عامه آمده بدون عبارت لا ضرر و لا ضرار می باشد که احتمال مناقشه در اعتبار این روایت وجود دارد. مناقشه نیز از دو جهت است: اول، به خاطر عدم توثیق حسن صیقل و دیگر، به جهت وجود علی بن حسین سعدآبادی و محمد بن موسی بن متوکل در سند.
دیگر روایت قاعده، حدیث شفعه می باشد که در قضاوت رسول خدا(ص) بین دو شریک واقع گردیده و حضرت به جمله لا ضرر و لا ضرار تأکید نموده اند. این روایت را مشایخ ثلاث؛ یعنی کلینی، طوسی و صدوق نقل کرده اند که در این نقل ها نیز اندک تفاوت هایی به چشم می خورد. کلام، در باره این روایت نیز از سه جهت می باشد: نخست، از جهت سند روایت است که روایت کلینی و شیخ به گونه ای و روایت صدوق به گونه ای دیگر می باشد. جهت دیگر این است که آیا ضعف سند با عمل اصحاب قابل جبران است یا نه؟ جهت سوم آنکه آیا ارتباطی بین جمله «لا ضرر و لا ضرار» با حکم موجود در روایت و ثبوت شفعه برای شرکا وجود دارد یا نه؟
کتاب، از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست آن به تحقیق موارد ذکر حدیث لا ضرر در احادیث پرداخته و با بررسی متن این روایات به نتایجی دست یافته اند. در بخش دوم، مفاد حدیث، مورد نقد و بررسی واقع شده و در سومین بخش آن تنبیهات قاعده لا ضرر بیان شده است که از شش تنبیه گوناگون در این زمینه تشکیل یافته است.
این فصل، دو بحث دارد که در بحث اول آن قضایای لا ضرر بیان شده و در بحث دومش لفظ حدیث بررسی گردیده است. حدیث سمرة بن جندب که شیعه وسنی مدعی روایت آن هستند، به اعتقاد مؤلف فقط از سوی شیعه به این صورت نقل شده است. راوی آن در طبقه اول، زرارة بن أعین است که آن را از امام صادق(ع) روایت کرده است و در طبقه دوم عبدالله بن بکیر و عبدالله بن مسکان است که از زراره نقل کرده اند و تفاوت هایی اندک در این دو نقل به چشم می خورد، ضمن آنکه خود روایت ابن بکیر از زراره نیز به دو صورت نقل شده است.
خلاصه ای از داستان در نقل های مذکور، به این صورت است که سمرة بن جندب در خانه یکی از انصار درختی داشت که برای سرکشی به آن درخت، بدون اجازه وارد آن جا می شد و باعث آزار و اذیت آن انصاری می گشت؛ این قضیه به گوش رسول خدا(ص) رسید و او از سمرة خواست که هنگام ورود به منزل انصاری اجازه بگیرد؛ وی به خواسته رسول خدا(ص) ترتیب اثری نداد و وقتی ایشان خواستند درخت از وی خریداری شود، از فروشش نیز ابا کرد؛ حضرت فرمود: در ازای این درخت در بهشت پاداشی را برایت تضمین می کنم؛ وی بار دیگر نیز ابا کرد تا اینکه رسول خدا(ص) به انصاری فرمود: برو و درخت را از خانه ات بکن و بیرون بینداز، زیرا ضرر و ضراری در اسلام نیست. این روایت از سند معتبری برخوردار است که مرحوم شیخ طوسی نیز در تهذیب آورده است. این نقل موافق آنچه در کافی آمده می باشد. نقل دیگر توسط صدوق در فقیه آمده است. نوع دیگر نقل روایت که در بعضی از کتب ما و کتب عامه آمده بدون عبارت لا ضرر و لا ضرار می باشد که احتمال مناقشه در اعتبار این روایت وجود دارد. مناقشه نیز از دو جهت است: اول، به خاطر عدم توثیق حسن صیقل و دیگر، به جهت وجود علی بن حسین سعدآبادی و محمد بن موسی بن متوکل در سند.
دیگر روایت قاعده، حدیث شفعه می باشد که در قضاوت رسول خدا(ص) بین دو شریک واقع گردیده و حضرت به جمله لا ضرر و لا ضرار تأکید نموده اند. این روایت را مشایخ ثلاث؛ یعنی کلینی، طوسی و صدوق نقل کرده اند که در این نقل ها نیز اندک تفاوت هایی به چشم می خورد. کلام، در باره این روایت نیز از سه جهت می باشد: نخست، از جهت سند روایت است که روایت کلینی و شیخ به گونه ای و روایت صدوق به گونه ای دیگر می باشد. جهت دیگر این است که آیا ضعف سند با عمل اصحاب قابل جبران است یا نه؟ جهت سوم آنکه آیا ارتباطی بین جمله «لا ضرر و لا ضرار» با حکم موجود در روایت و ثبوت شفعه برای شرکا وجود دارد یا نه؟
wikinoor: قاعدة_لا_ضرر_و_لا_ضرار_(سیستانی)