قاطی کردن


مترادف قاطی کردن: آغشتن، آمیختن، درهم کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن

برابر پارسی: درهم کردن، بهم زدن، آمیزه

معنی انگلیسی:
blend, mingle, stir, to mix, to confound

واژه نامه بختیاریکا

ریدن وا یک

پیشنهاد کاربران

fly off the handle
از کوره در رفتن، به شدت عصبانی شدن
در هم آمیختن
نمی دانم چرا آقای باقری این همه شعر آوردند برای تبلیغ زبان خود، همان توضیح کوتاه اولی ایشان بسنده می کرد و نیازی به این همه شعر و ترجمه نبود. این جا که جای تبلیغ فلان زبان و فلان فرهنگ نیست.
قاطی کردن : قاطی کردن یک واژه ی ترکی است از مصدر "قاتماخ " به معنی در هم آمیختن , مخلوط کردن . که با ورود به زبان فارسی ت به ط بدل شده است .
شهریار گفته است :
تورکون دیلی تک سئوگیلی ایسته کلی دیل اولماز
...
[مشاهده متن کامل]

( برای زبان ترکی نمی توان نظیری در دلپسندی پیدا کرد )
اؤزگه دیله قاتسان بو اصیل دیل اصیل اولماز
اگر این زبان را با زبانی دیگر در هم آمیزی و قاطی کنی اصالت خود را از دست خواهد داد .
اؤز شعرینی فارسا – عربه قاتماسا شاعیر
اگر شاعر ( ترک زبان ) زبان اصیل خود را به کلمات فارسی و عربی در هم نیامیزد .
شعری اوخویانلار ، ائشیدنلر کسیل اولماز
خوانندگان ( ترک زبان ) شعرش از خواندن شعرش خسته و دلزده و کسیل نخواهند شد .

بپرس