قاط

لغت نامه دهخدا

قاط. [ قاطط ] ( ع ص ) نرخ گران.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). یقال وردنا ارضاً قاطاً ای غالیاً سعرها؛ وارد شدیم در زمینی که گران بود نرخهای آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نرخ گران یقال وردنا ارضا قاطا ای غالیا سعر ها .

پیشنهاد کاربران

بپرس