قاضیه

لغت نامه دهخدا

( قاضیة ) قاضیة. [ ی َ ] ( ع اِ ) مرگ. || ( ص ) شترانی که بدان دیت و خون بها و زکوة و صدقه جایز باشد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

مرگ یا شترانی که بدان دیت و خون بهاوز گوه و صدقه جایز باشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس