قاضی چلبی
لغت نامه دهخدا
انتقال ایلده کده تاریخی
دیدیلر «گچدی آذری چلبی ».
وی در شعر دستی توانا داشته و دیوانی به نام نقش خیال دارد. از اشعار اوست به ترکی :
نه غم گر آذری آلوده گرد غبا اولسه
اولور روز جزاده لطفون اظهار ایتمگه باعث.
( قاموس الاعلام ج 1 ص 69 ) ( ریحانة الادب ج 1 ص 19 ).
قاضی چلبی. [ چ َ ل َ ] ( اِخ ) حسن بن علی بن امرّاﷲ، مکنی به ابن الحنائی. رجوع به ابن الحنائی حسن شود.
قاضی چلبی. [ چ َ ل َ ] ( اِخ ) حسن بن محمدبن محمدشاه فتاری رومی حنفی و یا حسن بن محمد شاه بن محمدبن حمزه فناری ، معروف به فناری زاده و ملقب به محیی الدین. عالمی است شاعر و ادیب نحوی فاضل محقق مدقق متدین که درتفسیر و معانی و بیان خبر و در فروع و اصول بصیر و از اکابر علمای حنفیه عثمانی است که به ورع و تقوی موصوف است. وی در عهد سلطان سلیمان خان قانونی به مقام شیخ الاسلامی رسیده و سالها در استانبول و ادرنه و آناطولی و روم ایلی به قضاوت منصوب و متقاعد شده و به زیارت مکه و مدینه مشرف گشته است. او به سال 954 یا886 هَ. ق. در استانبول وفات یافت. و در جوار ابوایوب انصاری مدفون گردید. تاریخ دومی «886» به صحت نزدیکتر است زیرا که پدرش محمد شاه به سال 840 یا 879 وفات یافته ، بعلاوه بنا بنوشته معجم المطبوعات بعضی از تألیفات خطی چلبی در سال 873 هَ. ق. نوشته شده است. وی تألیفاتی دارد. او راست : 1- حاشیه تفسیر بیضاوی. 2- حاشیه تلویح. 3- حاشیه شرح مواقف سید شریف. کتاب مواقف با شرح مذکور بارها در مصر و جز مصر چاپ شده است. 4- حاشیه مختصر. 5- حاشیه مطول و این در شیراز چاپ سنگی شده و جز اینها. ( معجم المطبوعات ص 757 ) ( فوائد البهیة ص 64 ) ( ریحانة الادب ج 1 ص 295 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید