قاضی میبدی
لغت نامه دهخدا
بسکه تابد مهر حیدرهر دم از سیمای من
آسمان را سرفرازی باشد از بالای من
چون سخن گویم ز معراجش که آن دوش نبی است
پای در دامن کشد فکر فلک پیمای من
طبع من تا گشت چون دریا ز فیض مرتضی
ابر گوهربار جوید فیض از دریای من
گر نبودی ذوالفقار مهر او در دست دل
لقمه ای کردی مرا این نفس اژدرهای من
خاک راهش در دو چشم من بجای سرمه است
نیک دیدم آفرین بردیده بینای من.از بهر فساد و جنگ جمعی مردم
کردند به کوی گمرهی خود را گم
در مدرسه هر علم که آموخته اند
فی القبر یضرهم ولاینفعهم.
وی تألیفاتی دارد او راست : 1- جام گیتی نما در فلسفه قدیم. این کتاب را به سال 890 به فارسی تألیف کرده و در پاریس با ترجمه ٔآن به لاتین چاپ شده است. 2- حاشیه تحریر اقلیدس خواجه. 3- حاشیه شرح ملخص قاضی زاده رومی در هیأت. 4- دیوان معمیات. 5- شرح حدیث العسکری «صعد ناذری الحقائق ». 6- شرح دیوان مشهور منسوب به حضرت امیر ( ع ). این کتاب دو مرتبه در تهران مستقلاً و در حاشیه شرح نهج البلاغه نواب چاپ شده است. در دیباچه این کتاب اصطلاحات متصوفه و بخشی از آداب و رسوم و حالات ایشان و انسان کبیر و انسان صغیر و مراتب ترقیات بشر در ضمن هفت فاتحه بیان شده است. 7- شرح شمسیة. این کتاب به سال 1327 هَ. ق. در حاشیه میزان الانتظام در استانبول چاپ شده است. 8- شرح طوالع. 9- شرح کافیه ابن حاجب. 10- شرح الهدایة الاثیریه در حکمت این کتاب به شرح میبدی معروف و در تهران چاپ شده است و جز اینها وی در حدود سال 904 هَ. ق. یا در 911 وفات یافت و لفظ قاضی ماده تاریخ وفات اوست. و یا به سال 909 هَ. ق. مقتول گردید. صاحب روضات او را در شمار علمای عامه قلمداد کرده است ولی ظاهر الذریعه و بعضی از علمای بزرگ دیگر تشیع اوست. ( کشف الظنون ) ( هدیة الاحباب )( روضات ص 258 ) ( قاموس الاعلام ج 3 ص 1959 ) ( لغات تاریخیةو جغرافیة ج 3 ص 116 ) ( سفینة ص 293 و تاریخ یزد ص 313 ) ( الذریعة و ریحانة الادب ج 4 ص 113 ) ( معجم المطبوعات ج 2ستون 1487 ) و رجوع به میبدی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید