قاضی دولت ابادی

لغت نامه دهخدا

( قاضی دولت آبادی••• ) قاضی دولت آبادی. [ دَ ل َ ] ( اِخ ) شهاب الدین یا احمدبن شمس الدین بن عمر هندی که در زمان خود ملقب به ملک العلماء بود. از علما وعرفای قرن نهم هجری است. وی فنون شریعت و طریقت را جامع و در شعر نیز ماهر بود. از اشعار اوست که به یکی از حکام نوشته و کنیزکی از وی درخواست کرده است :
این نفس خاکسار که آتش سزای اوست
پرباد گشت و لایق بی آب کردن است
یک کس چنان فرست که پا بر سرم نهد
ریزم همه منی و تکبر که در من است.
تألیفاتی دارد. او راست :1- ارشاد النحو. 2- بحر مواج در تفسیر قرآن به فارسی. 3- بدیع البیان در علم بلاغت. 4- شرح قصیده بانت سعاد که به مصدق الفضل معروف و در حیدرآباد هند چاپ شده است. 5- شرح کافیه. 6- مناقب السادات. وی به سال 848 یا 849 هَ. ق. در جونفور ( جونپور ) یکی از شهرهای هند وفات یافت. ( هدیة الاحباب ص 262 ) ( قاموس الاعلام ج 4 ص 2884 ) ( معجم المطبوعات ص 190 ) ( ریحانة الادب ج 2 ص 358 ). و رجوع به احمدبن شمس الدین شود.

فرهنگ فارسی

( قاضی دولت آبادی ) شهاب الدین یا احمد بن شمس الدین بن عمر هندی که در زمان خود ملقب به ملک العلمائ بود .

پیشنهاد کاربران

بپرس