دیکشنری
مترجم
بپرس
قاضب
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قاضب. [ ض ِ ] ( ع ص ) قاطع. بران. برنده : سیف قاضب ؛ شمشیر بران. ( ناظم الاطباء ). ج ، قواضب و قُضب.
فرهنگ عمید
شمشیر برنده، تیغ بران.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها